اللهم عجل الوليک الفرج 

مذهبی-قرآنی
نويسندگان
جديدترين مطالب
لينک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مذهبی و آدرس yamahdi78.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





حمايت ميکنيم

خورشيد شيعه 

راس هرم
در کمال بی شرمی چشم شیطان را در راس این هرم قرار داده اند و همان گونه که می دانید (با این که ما توقیت نمی کنیم) این چشم به شدت به چشم دجال آخرالزمان شباهت دارد .

شاه جهان
تصویر یک شاه در بالای هرم قرار دارد. یعنی یک نفر پادشاه کل جهان است بی آنکه شما بدانید. البته پژوهش گران غربی بیان کرده اند که احتمالا این شاه جهان همان ملکه انگلیس (ملکه الیزابت) است.شاید به همین دلیل کشور انگلیس سلطنتی نگه داشته شده است.برای اطلاع شما مسئولان شبکه های BBC را ملکه الیزابت به شخصه تعیین می کند.

در فیلم ۲۰۱۲ که پایان دنیا را به تصویر کشیده است اولین کسی که وارد کشتی نجات بخش می شود ملکه انگلیس همراه ۲ سگ خود است. (در فیلم ۲۰۱۲ کشتی نجات بخش با کشتی نجات بخش حضرت نوح (ع) مقایسه می شود. کشتی نوح دینداران را نجات داد ولی کشتی آمریکایی ها ثروتمندان را نجات می دهد.)

شورای ۱۳ تاج دار
در این طبقه ۱۳ خانواده سلطنتی کل دنیا را اداره می کنند. از جمله این خاندان ، خاندان سلطنتی بریتانیا ، خاندان سلطنتی اسپانیا ، خاندان سلطنتی مالت (که در جزیره مالت ساکن اند) و غیره می باشند.

انجمن ۳۰۰ خاندان
در این طبقه ۳۰۰ خاندان ثروتمند یهودی معرفی می شوند که زیر نظر ۱۳ خاندان تاجدار دنیا را اداره می کنند.این ۳۰۰ خاندان به قدری ثروتمنداند که ثروتشان در مخیله من و شما نمی گنجد. طبیعتا منظور از خاندان ثروتمند خاندانی چون Bill Gates نیست. این ۳۰۰ خاندان یهودیان هستند که نامشان کمتر به گوشمان خورده یا اصلا به گوشمان نخورده است. خاندان روچیلد ، خاندان راک فِلِر ، خاندان مِندِز ، خاندان آبنادانا ، خاندان بِنونیزد از آن دسته اند.

نکته : گفته شده است که دجال خود را امام زمان معرفی خواهد کرد. یاران امام زمان ۳۱۳ نفراند.
۱۳ تاجدار + ۳۰۰ خاندان = ۳۱۳

خاندان های قدرتمند تابع
این خاندان تعدادشان می تواند متغیر باشد. باز ویژگی اینها ثروتمندی و اغلب یهودی بودن است. شاید خاندان Bill Gates در این طبقه بتواند قرار گیرد.

اتاقهای فکر
اکنون که این خاندان ثروتمند جمع شده اند تا بر دنیا حکومت کنند طبیعتا ثروتمندی آنها دلیل بر متفکر بودنشان نیست. پس باید اتاقهای فکری ترتیب داد و از بزرگترین متفکران دنیا در آنها استفاده کرد تا بتوانند هرچه بهتر در راستای اهداف صهیونیسم در ضمینه های سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، هنری ، ورزشی و ... به اداره دنیا بپردازند. کل تشکیلات و لژهای فراماسونری که اینهمه در مورد آن بحث شد در این طبقه قرار می گیرد. از اعضای این گروه که در تصویر به آنها اشاره شده میتوان به گروه بیلدربرگ ، کلوپ رم و ... اشاره کرد.

سلطه بر دارایی های جهان
تمام بانک های جهانی بلا استثنا توسط یهود اداره میشود. یعنی اگر پول خود را در بانکهای جهانی قرار دهیم یعنی در اختیار یهود قرار داده ایم تا با آن به تجارت بپردازد. Pay Pal ها از این دسته اند. بنیان گذار ربای شبکه ای همین یهودیان هستند. در تاریخ درج شده که گاهی اوقات در اروپا تا ۴۳ درصد از مردم ربا می گرفتند. خون مردم را در شیشه کرده بودند.

سلطه بر منابع جهان
یهود قصد دارد بر تمام منابع جهان تسلط بیابد به همین دلیل به برخی کشور ها حمله می کند تا به هر قیمتی بر آنها مسلط شود. به آمار زیر توجه کنید ...

تخمین ذخایر نفت برخی کشور های جهان:
آمریکا و نروژ ۱۰ سال
کانادا ۸ سال
ایران ۵۳ سال
عربستان ۵۵ سال
امارات ۷۵ سال
کویت ۱۱۶ سال
عراق ۵۲۶ سال

به همین دلیل هر کجا که منبع غنی باشد یهود آنجاست. برای همین یهود از کل اروپا لهستان را انتخاب می کند. چون لهستان منابع غنی پتاس داشت و انبار غله اروپا بود. همان طور که می دانید پتاس ماده اولیه تولید مواد منفجره چون باروت است. یهودیان در اروپا جنگ راه می انداختند و به کشورهای اروپایی باروت و غذا می فروخت و با جنگ راه انداختن میان اروپاییان خود به کناری می نشست و پول میشمارید.
در قرآن آمده است که : "لتجدن اشد الناس عداوتا للذین آمنوا الیهود واللذین اشركوا"

سلطه بر جمعیت جهان
برای سلطه بر جمعیت جهان راهکار چیست ؟
روش کار : از بین بردن تولید نسل ، کاهش ازدواج ، افزایش طلاق ، افزایش بی بند و باری جنسی ، افزایش بیماری های واگیردار و ..
مگر چندین سال پیش خوک وجود نداشت. چرا آنفولانزای خوکی چندین سال پیش نبود؟ در سایت موسسه ای در واشنگتن به نام Centers for Disease Control یا CDC اعتراف عجیبی نوشته شد. در این سایت بیان شد که وظیفه این موسسه ساخت ویروس های واگیر دار به اشکال مختلف از جمله خوکی و مرغی و غیره است.این موسسه هم اکنون روی ویروس هایی کار می کند تحت عنوان biological terrorism که بطور مثال این ویروس ژن عرب را از غیر عرب تشخیص دهد و فقط عرب را آلوده کرده و بکشد و بر افراد دیگر تاثیر نگذارد.جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد این نوع ویروس و این موسسه روی نام هرکدان کلیک کنید.

جمعیتی در ایران با مذهب تشیع در هشت سال دفاع مقدس به قدری این یهودیان را انگشت به دهان نگه داشت که این گروه بیلدربرگ در اتاق های فکر خود جلساتی ترتیب دادند و طی آن اعلام کردند که باید به سرعت رشد جمعیت در میان ایرانیان و بخصوص شیعیان متوقف شود بلکه معکوس شود.

و این برنامه عملی شد. نتیجه آن چه شد ؟ من و شما نوشتیم "فرزند کمتر ، زندگی بهتر".قبول دارم که رشد جمعیت نیاز به تامین اقتصادی و رفاهی و امثالهم دارد. ولی این آمار باید مدنظرمان باشد که : ایران در بین ۷۰ کشور جهان با ۱.۸ درصد رشد جمعیت رتبه اول کنترل جمعیت را داراست. و جالب تر اینکه اسرائیل در این آمار با ۸ درصد رشد جمعیت رتبه ۷۰ را داراست. وهابیان طبق حکم مفتی های خود باید ۴ زن داشته باشند و تا می توانند فرزند به دنیا بیاورند. رشد جمعیت وهابیت در ایران هم اکنون ۸ درصد است.با یک حساب سرانگشتی می توان فهمید که تا چند سال دیگر جمعیت وهابیت در ایران در حد چشمگیری افزایش خواهد یافت.
اما چه باید کرد ؟ امام صادق در روایتی فرموده است " هرکه در برخی امور از ترس مسائل اقتصادی تن به این کار ندهد براستی به خداوند سوءظن دارد . یکی از این امور ازدواج است"

سربازان پیاده نظام
به این قسمت با دقت کنید. یهودیان در پروتکل های ۲۴ گانه خود گفته اند که باید همه ادیان را از بین ببریم جز دین خودمان. آنقدر باید ادیان را تکه تکه کنیم که نتوانند با یک فرمان وحدت بدست آورند. (سیاست پلورالیزم) اختلاف روز عید فطر از نتایج این پروتکل ها می توان باشد. وظیفه ولایت فقیه در مملکت اسلامی همین است. اتحاد ادیان ! پس باید برنامه ای ریخت و پی ولایت فقیه را زد. باید جوانان جاهل را به خیابان ها ریخت و شعار "مرگ بر اصل ولایت فقیه" را به زبانشان انداخت. مثالهای تاریخی بسیاری در مورد فصل الخطاب بودن کلام ولایت فقیه وجود دارد که به عده ای از آنان اشاره می کنم.
۱- وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی رسید امام خمینی (ره) حکم اعتصاب را صادر کرد. ممانعت کارمندان شرکت نفت از کار کردن در این شرکت ها کمر دولت شاه را شکست. بختیار تصمیم گرفت از اسرائیل کارگر وارد کند. امام مجدد وارد صحنه شد و حکمی داد :"خون هر خارجی که قصد کار در ایران را دارد مباح است" به دنبال این حکم یک صهیونیسم جرات ورود به ایران را نیافت.
۲- یکی از مهم‌ترین حوادثی که در ایام زعامت میرزای بزرگ شیرازی رخ داد، قضیه تحریم تنباکو بود. حکم تاریخی او در معاهده انحصار تنباکو در زمان ناصرالدین شاه -که با درخواست سید جمال الدین اسدآبادی و در پی نامه ایشان اتفاق افتاد- چنان مردم را به صحنه کشاند که شاه قاجار، مجبور به فسخ قرارداد تنباکو گردید. با صدور این حکم، مردم مبارزه سیاسی علیه قرارداد استعماری مذکور را یک وظیفۀ شرعی دانسته و به مخالفت شدید پرداختند. به‌طوری که ناصرالدین شاه مجبور شد با پرداخت غرامت، این قرارداد ننگین را فسخ کند.

این بخش به چهار قسمت مذهب ، دولت ، آموزش ، و رسانه است. از این چهار قسمت بخش رسانه به دلیل اهمیت بیشتر توضیح داده می شود.
Farsi۱ (فارسی وان) : شبکه فارسی وان که چند ماهی از افتتاحش نمی گذرد اهداف مرموزی در پیش رو دارد.اغلب فیلم و سریالهای پخش شده و درحال پخش از این شبکه مملو از روابط جنسی خانوادگی و خیانت و از این قبیل مسائل تخریب کننده بنیان خانواده است. رئیس این شبکه رابرت مرداک یهودی که رئیس سیستم های رسانه ای بزرگتری چون FOX است که این سیستم خود مشتمل بر زیر مجموعه هایی از جمله Fox News است. درباره رابرت مرداک به بیان همین مطلب بسنده می کنیم. این فرد ۵۰ روز قبل از حادثه عظیم ۱۱ سپتامبر با بهای حدود ۱۰۰ میلیون دلار اغلب دفاتر این دو ساختمان را اجاره کرد و سپس در اختیار شرکت های مختلف حاضر در برجهای تجارت جهانی قرار داد. پس از حادثه ۱۱ سپتامبر و تخریب کامل این برج ها بیمه به عنوان خسارت ۷ میلیار دلار به این مرد یهودی پرداخت کرد.

و اما جایگاه ما در این هرم قدرت : بردگان همیشه بدهکار

در پایین ترین نقطه حرم با کمال وقاهت تصویر گوسفندانی را درج کرده و روی آن عبارت DEBT SLAVES را نهاده است و با فلش اشاره کرده که :" You Are Here "
در روی قاعده هرم در همین قسمت این عبارات درج شده است.
Birth (تولد) - School (مدرسه) - Labour (نیروی کار) - Taxes (پرداخت مالیات)
Debis (بدهکاری) - Retirment Cycle (چرخه بازنشستگی)

به دنیا می اییم . تحصیل می کنیم. تبدیل به نیروی کار می شویم. درآمد خود را به پرداخت مالیات صرف می کنیم. سپس بخش اصلی چرخه رخ می دهد. بدهکاری ! وقتی بدهکار باشیم همواره به دنبال جبرانیم و در نتیجه از اتفاقات اطراف خود غافلیم. برای مثال آیا خبر دارید که چند سال پیش تانکهای آمریکایی در بین الحرمین رژه رفته اند؟سپس چرخه بازنشستگی و مرگ.
پس جایگاه بندگی چه شد. خداوند در قرآن فرمود :"ما خَلَقتُ الجِنَّ و الاِنس الا لِیَعبدون"

شیطان که رانده شد به جز یک خطا نکرد
خود را به سجده آدم رضا نکرد
شیطان هزار بار به از بی نماز
او سجده بر آدم و این بر خدا نکرد

اما برای خروج از زیر این هرم و شکستن آن چه باید کرد ؟
دوستان به محض اینکه تصمیم بگیریم که از این هرم خارج شویم خداوند کمکمان خواهد کرد و امام زمان خویش را خواهد فرستاد. شرط ظهور خواست عموم است.

 
[ پنج شنبه 17 مرداد 1392 ] [ 19:18 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

انسانها را تنها در برابر خود مسئول میداند و اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود .

 شیطان پرستی جدید به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی کهن نماد ( archetype ) می داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول میداند و اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود .

شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت ، طبیعت شهوانی ، مرگ ، بهترین نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است.

این اعتقاد دارای شاخه های متعددی است اما می توان گفت جز یکی دو نوع آن همگی دارای اصول زیر می باشند:

Atheism - : خدایی در شیطان پرستی وجود ندارد.

Not dualistic - : روح و جسم غیرقابل دیدن هستند و هیچ جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد.

Autodeists - : خود پرستی ، خدایی جز خود انسان وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست.

Materialistic - : اعتقاد به اصالت ماده

- وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدایی است .

- ضد مذهب بودن خصوصا مذاهبی که اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارند.

- عدم پرستش شیطان زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد.

- اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلای آن زیرا تمام خوشی دنیایی است و این خوشی ها خصوصا لذات جنسی پتانسیل لازم را برای کارهای روزانه آماده می کنند و به هر شکلی انجام آنها لازم و ضروری است .

در بررسی نمادهای متعلق به شیطان‌پرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است .

در ذیل برخی از نمادها كه به عنوان نگین انگشتر ، ‌گردنبند ، تصاویر بر روی دست‌بندها ، پیراهن ، شلوار ، كفش ،‌ ادكلن ، ساعت و ... درج شده و از جمله به ایران اسلامی نیز راه یافته است ، مورد بررسی و معرفی قرار می‌گیرد :

 
 

 

 

اگر نوشته وسط نماد یعنی (Satanism) به معنای شیطان‌گرایی به همراه دایره حذف كنیم ، آن وقت یك ستاره پنج‌ضلعی بر جای می‌ماند كه همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام (pentagram) باقی می‌ماند . 

 

 

 

این سمبل نیز همان پنتاگرام است ، با فرق اینكه انواع آن گاه پنج‌ضلعی وارونه (snvertedpentagram ) یا دیو (Buphomet ) و به شكل در میان نمادهای شیطان‌پرستان به چشم می‌خورد .

 برخی از شیطان‌گرایان محدوده جغرافیایی « تحت سلطه » این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطان‌گرایی را در نقشه ذیل توصیف می‌نمایند . (محدوده در ایسلند و اروپا)

 

درمیان پنتاگرا‌های قبلی تصویر سر یك بز تعبیه شده است كه اقدامی ضد مسیحی ، ‌به این معناست كه مسیحیان معتقدند كه مسیح همچون یك بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینكه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره می‌دانند این آرم را انتخاب كرده‌اند. 

 

666: یك سمبل با عنوان « شماره تلفن شیطان » توسط گروه‌های هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطان‌پرستان تلقی می‌شود و براساس مكاشافات 13:18 « ... پس هر كس حكمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا كه عدد انسان است و عددش 666 است . »  از سال‌ها پیش تاكنون این عدد با اشكال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ كشور مشاهده می‌شد . 

 صلیب وارونه (upside down cross ) : این نماد و حكایت از « وارونه شدن مسیحیت دارد » و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین  است . صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خواننده‌های راك انواع مختلف آنرا به همراه دارند . 

 

 نماد صلیب شكسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheelc) : چرخ خورشید یك نماد باستانی است كه در برخی فرهنگ‌های دینی همچون كتیبه‌های بر جای مانده از بودایی‌ها و مقبره‌های سلتی و یونانی دیده شده‌است .

 لازم به توضیح است این علامت سال‌ها بعد توسط هیتلر به كار رفت ،‌ لكن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطان‌پرستی كردند . 

 

چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم در برخی نمادهای روشنفكری نیز به كار می‌رود . اما شیطان‌پرستی اعتقاد دارند چشم در بالای هرم « ‌چشم شیطان » است و « بر همه جا نظارت و اشراف دارد » .

 این علامت در پیشگویی ،‌ جادوگری ، نفرین‌گری و كنترل‌های مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار می‌گیرد .گفتنی است این نماد بر روی دلار آمریكایی به كار رفته است .

 

 

  این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاء‌می‌شود و سمبل شهوت‌رانی و باروری است .

 این نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر می‌شود . امروزه نماد “ فمنیسم “ در واقع یك نماد برداشت شده دقیقا از سمبل‌های شیطانی است .  

پرچم رژیم صهیونیستی : قابل توجه جدی است كه رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایت‌های آشكار و پنهان ،حتی از قرار گرفتن نماد رسمی كشور نامشروعش در كانون علائم شیطان‌گرایان نیز پرهیز ندارد .

 

 ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اینكه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است شیطان‌پرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن مسیر تاریك انتخاب كرده‌اند .

همچنین گفتنی است كه فمنیست‌ها از دو تبر رو به بالا به معنی مادر‌سالاری باستانی استفاده می‌نمودند.

  

  سر بز (Goat Head) : بز شاخدار ، ‌بز مندس mendes (همان ba"al بعل خدای باروی مصر باستان) ، ‌بافومت ، خدای جادو ، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی) این یكی از راه‌های شیطان‌پرستان برای مسخره كردن مسیح است زیرا گفته می‌شود كه مسیح مانند بره‌‌ای برای گناهان بشر كشته شد . همانطور كه در توضیح نمادهای اول اشاره شد ،‌این نماد تصویر كاملی است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام .

 

 هرج و مرج (Anarchy) : این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد كه « هر چه تخریب كننده است تو انجام بده » این نماد عمدتا مورد استفاده گروه‌های هوی‌متال است .

[ پنج شنبه 17 مرداد 1392 ] [ 19:7 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

یک شرکت مطرح تولیدکننده بازی‌های ویدئویی از بازی جدید ضد ایرانی خود با نام لیست سیاه در نمایشگاه بین‌المللی بازی‌های ویدئویی پرده برداری کرد.شرکت "یوبی‌سافت" (Ubisoft) سومین شرکت بزرگ تولید کننده بازی‌های ویدئویی در جهان، سری جدید از مجموعه بازی‌های ویدئویی "اسپلینترسل" (Splinter Cell) با نام "لیست سیاه" (Blacklist) را در جریان کنفرانس مایکروسافت در نمایشگاه 2012 بازی‌های ویدئویی E3 معرفی کرد. 

موضوع داستان این بازی که در مرز ایران و عراق اتفاق می‌افتد از این قرار است که کشورهای منطقه (ایران و عراق) که از سال‌ها جنگ و اشغال آمریکا در منطقه به ستوه آمده‌اند تمام منابع خود را برای دادن اولتیماتوم به آمریکا جمع می‌کنند و به آمریکا می‌گویند یا نیروهای خود را خارج کند یا با عواقبش روبرو خواهد شد و ما جنگ را به شما می‌دهیم. 

دولت آمریکا که منافع خود در منطقه را در معرض خطر می‌بیند جاسوس و مأمور ویژه خود به نام فیشر را به مرزهای ایران و عراق و کردستان اعزام می‌کند تا سرکرده تروریست‌ها را شناسایی و از بین ببرد. 

 

نکته قابل توجه در این بازی صحبت کردن برخی از شخصیت‌های بازی و حتی خود فیشر به زبان فارسی است و فیشر با نیروهای ایرانی نیز درگیر می‌شود. 

 

چندی پیش هم بازی میدان نبرد 3 روانه بازار شد که در آن نیروهای آمریکایی به تهران حمله می‌کنند. به نظر می‌رسد جنگ روانی و رسانه‌ای علیه ایران با تولید بازی‌های‌ویدئویی و فیلم‌های هالیوودی ضدایرانی وارد فاز جدیدی شده است. 

 

بنا به گفته سازندگان بازی ویدئویی لیست سیاه، این بازی در بهار 2013 برای کنسول‌های بازی X360، PS3 و PC منتشر خواهد شد!!

[ پنج شنبه 17 مرداد 1392 ] [ 18:49 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

پروژه این بازی در سال 2005 توسط شرکت Capcom و در سال 2006 توسط شرکت sierra عرضه شد در این بازی مفاهیم و نکات قابل توجهی وجود دارد اما شیطانی بودن این بازی با توجه به سیاست و خط مشی جهانیان چندان تعجب آور نیست چیزی که مارا به تعجب می آورد فروش نسخه های مختلف و حتی دوبله این بازی در کشورمان است حتی این بازی با آرم ونشان بنیاد یازی های رایانه ای ایران به فروش میرسد (ESRA) بگذریم... به علت زیاد بودن عکس ها این مطلب در چندین پست ارائه می شود. بحث اول: وجود علامت تک چشم (چشم چپ) که نماد لوسیفر و چشم شیطان و به طور واضح و شفاف اشاره به دجال دارد « ... عينه اليمنى ممسوحة و الأخرى في جبهته تضيء كأنها كوكب الصبح، فيها علقة كأنها ممزوجة بالدم ... » چشم راست ندارد و چشم ديگر در پيشاني اوست و مانند ستاره ي صبح مي درخشد . چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به خون است مولا علی علیه السلام بحث دوم: گروه Los iLLuminados که البته این کلمه اسپانیایست و iLLuminados به زبان انگلیسی واژه illuminati است. ( illuminati یکی از معروفترین انجمن های سری مخفی فرماسونری می باشد ) این گروه در این بازی تخت رهبری فردی با نام saddler هستند Saddler در این بازی با عصایی که دارای قدرت خارق العاده است توانسته بر کار های مردم تسلط پیدا کند نکته حائز اهمیت نام saddler ودیگری عصای اوست در فرهنگ لغت saddler به معنی چراغ – نورانی – راهنما بیان شده است . در این ضمینه یاد آور نکته ای می شویم . (در فرهنگ های کفر آمیز و الحادی شیطان را لوسیفر میدانند . لوسیفر تک چشم است و در معنی چراغ – نورانی – راهنما بیان شده است.) عصای saddler این عصا که دارای قدرت خارق العاده ایست نشانه ای خاص و مرموز دارد این نشانه وجود تک چشم بر روی این عصاست وجود این نشانه بر روی عصا این معنی را می دهد که saddler با استفاده از قدرت عصا (شیطان) مامور نجات مردم شده است نکته به این شعار ماسون ها توجه فرمایید . We Lead You From Darkness to Lightness ترجمه : ما شما را از تاریکی به سمت روشنایی هدایت می کنیم. وسپس پاسخ کوبنده پیش از پرسش خداوند را: <<الله ولی الذین امنو یخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیاوءهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحب النارهم فیها خالدون>> بقره 257 (دوستان توجه کنید اینها می خواهند صفات پاک و قدسی خدا رو به خودشون نسبت دهند. کسانی که حتی از ساختن بال پشه ای عاجز هستند می خواهند بشریت را نجات دهند) بحث سوم: علامت تامل بر انگیز این گروه که به شکلی عجیب و شبیه عقرب دوستان ابتدا این علامت را به صورت عادی مشاهده فرمایید. وجود ایای این علامت بر روی کلیسا البته این شکل شباهت عجیبی به ستاره پنج پر برعکس نماد بز بافومه و قدرتمند ترین نشانه شیطان پرستان(به گفته خودشان)است دقت فرمایید: این قصه سر دراز دارد... 

اینم نسخه 5 این بازی با مجوز وزارت ارشاد!!!!

یا صاحب الزمان خودت به دادمان برس

[ پنج شنبه 17 مرداد 1392 ] [ 18:32 ] [ mohammad javad yaghoubi ]
بازی های کامپیوتری و القای رفتار شیطانی
 
بازی های کامپیوتری و القای رفتار شیطانیReviewed by جواد on Mar 8Rating: 5.0بازی های کامپیوتری و القای رفتار شیطانیهمزمان با ظهور بازیهای ویدئویی، عرصه انتقاد از این بازیها هم متولد شد که در ابتدا بیشتر به جنبه‌های منفی فیزیولوژیک این بازیها پرداخته میشد.
همزمان با ظهور بازیهای ویدئویی، عرصه انتقاد از این بازیها هم متولد شد که در ابتدا بیشتر به جنبه‌های منفی فیزیولوژیک این بازیها پرداخته میشد. در مقاله ذیل که به قلم “شانون لایر” به عنوان ” بازی های کامپیوتری ترویج دهنده شیطان پرستی ” در سایت انتقادی “پاکالرت” منتشرشده میتوانید اعتراف برخی از قاتلین معروف مبنی بر الگوپذیری از این بازیها را به عنوان مهر تأییدی بر این مدعا ببینید.
 
* القای رفتار شیطانی در قالب بازی ها کامپیوتری
امروزه از صنعت سرگرمی برای تلقین افکار شیطانی استفاده میشود. با نگاهی سطحی به این بازیها میتوانید نمادهای شیطانی، از قبیل مدل‌های تک چشمو یا تصاویر غیراخلاقی ای را که با تلاش تهیه کنندگان این بازیها در حال تبدیل شدن به یکی از جنبه‌های عادی زندگی روزمره است، مشاهده کنید.
سازندگان این بازیها میخواهند از کاربر خود فردی بسازند که به راحتی به همسر خود خیانت کند، با بی رحمی با والدین خود بدرفتاری داشته باشد و به جنگ همسایه خود برود. آنها شما را در متن بازیهایشان به موقعیت‌های غیرممکنی میبرند و سپس میبینید که به راحتی از این موقعیت دشوار، خارج میشوید؛ این همان فرمولی است که دراکثر فیلم های هالیوودی دیده میشود: برنده شدن قهرمان در آخر تمام داستان‌ها.
نگاهی به صنعت بازیهای ویدئویی بیندازید: اکثر کسانی که پیش از دهه ۸۰ میلادی به دنیا آمده‌اند، از میزان تسلط این بازیها بر ذهن کاربران اطلاع چندانی ندارند. در این بازیها، کاربر طعم قهرمان بودن را در محیط مجازی میچشد و برای رسیدن به “اهداف عالیه” تصمیماتی اتخاذ میکند؛ خوب این چیزی است که هر کسی را میتواند جذب کند.
* عدم درک مرز میان خیال و واقعیت، شروعی بر یک ماجرای خونین
حال فکر کنید که کاربر این بازیها، یک بار اتفاقاً خود را در محیطی مشابه بازیها ولی این بار در دنیای واقعی بیابد. همین کافی خواهد بود تا پشت پرده بسیاری از اخبار دستگیر شدن قاتل‌هایی را که جنایت خود را بارها و بارها در بازیهای ویدئویی شبیه سازی کرده بودند، درک کنید. گاهی اوقات حتی این جنایتکاران موفقیت خود را مرهون این بازیها میدانند.
البته تمام تقصیرها متوجه بازیهای ویدئویی نیست. کاربر باید بداند که شرایط حاکم بر فضای مجازی بازیها لزوماً با شرایط موجود در زندگی واقعی مطابقت نمیکند؛ ولی باز هم عاملی هست که باعث میشود کاربر برای مدتی هر چند کوتاه و شاید چدن ثانیه‌ای، این مرز تفاوت را متوجه نشود. این عامل چیزی نیست جز استرس و هیجان؛ افراد هنگامی که دچار استرس میشوند، در حقیقت دچار وحشت میشوند و البته با از یاد بردن قرار داشتن در شرایط واقعی، به دنبال راه گریزی از آن وحشت میگردند. بهترین کار نیز از نظر این افراد وحشت زده، فکر کردن به شرایط مشابهی است که قبلاً در بازیهای ویدئویی تجربه کرده‌اند، شرایطی که همیشه متضمن خروج موفقیت آمیز و صحیح و سالم کاربر بوده است.
* نگاهی به بازیهای پرطرفدار و عناصر تشکیل دهنده آن‌ها
” CATHERINE 2011 ” : یک قطعه هنری که داستان خود را از ماجرای برج بابل اقتباس کرده است؛ مردمانی که شبیه گوسفند هستند، جادوگرها، عفریته‌ها، شیطان (عنصر همیشه حاضر در بازیها) و غول‌ها از عناصر تشکیل دهنده این بازی هستند. کاربر با موفقیت در طی کردن هر مرحله، دسترسی به مراحل بالاتر را ممکن میسازد و همچنین امتیازی به جمع امتیازاتش افزوده میشود. اما این مراحل عبارتند از: رسیدن به جایگاه خدایی در محیط بازی، غلبه بر دیگر خدایگان موجود و تبدیل شدن به پسر طلایی. علاوه بر این‌ها، در جریان بازی این‌گونه به نظر میرسد که وینسنت، قهرمان بازی در حال خیانت به نامزد خود است.”.
قهرمان داستان هر شب کابوس میبیند. وی در این کابوس مورد پرس و جو قرار میگیرد و هم چنین خود را در حال بالا رفتن از برجی میبیند که در حال خراب شدن از پایین است. این تنها یک رویاست ولی وقتی قهرمان ما از خواب بیدار میشود، در تمامی مراحل بالا رفتن از برج، به گوسفندانی برمی خورد که در حقیقت مردانی هستند که به دلیل خیانت و عدم وفاداری، در این محیط به دام افتاده‌اند.
به خاطر داشته که شما کاربر هستید و در حال هدایت کاراکتر وینسنت هستید. شما این بازی را به صورت آنلاین ادامه میدهید و برای ادامه بازی باید به سوالات مطرح شده از وینسنت پاسخ دهید. این پاسخ‌ها در همان سیستم آنلاین جمع آوری میشود. شما در انتهای بازی میتوانید ۶ فرجام و عاقبت مختلف داشته باشید که البته رسیدن به هر یک از آنها به میزان صداقت شما در پاسخ به سوالات طرح شده و مهارت شما در بالا رفتن از برج بستگی دارد.
” BAYONETTA 2010 ” : عناصر موجود در این بازی عبارتند از جادوگران، فرشتگان، شیاطین، انتخاب خوبی در برابر شر، تغییر شکل، جاذبه‌های جنسی، عفریته‌های فاسد الاخلاق، اسلحه، مبارزه با” خدا “از شکست دادن” خدا “آغاز و پایان هستی و غیره. موفقیت در این بازی یعنی اجرای داستان‌های موجود در تورات: کشتن فرشتگان، تجربه یک ساعت جادوگر بودن و پادشاهی بر آسمان‌ها. قمران این بازی جادوگری است که پس از ۵۰۰ سال، از خواب موقت بیدار شده و دلیل این خواب عمیق را نیز از یاد برده است. ولی او میخواهد این دلیل را پیدا کند و در این مسیر، به زندگی روزمره انسان‌ها وارد میشود و با عواطف انسانی همچون عشق و نوع دوستی آشنا میشود. ولی با این حال او هنوز هم یک جادوگر است و نیروهای اسرار آمیز او همه جا همراهش هستند. وی به زودی در مییابد که عضوی از گروه جادوگران متخاصم بوده که قصد داشتند” چشم‌های جهان “را به کنترل خود درآورند. وی با جادوگری دیگر که ازجناح مخالف درگیر میشود ولی موفق میشود غول‌ها را برای کمک به خود فراخوان کند (برای این فراخوان میبایست بخشی از نیروی کاراکتر درون بازی را مصرف کنید). قهرمان داستان از میان بهشت، برزخ و جهنمی که بسیار مشابه تعریف دانته است رد میشود و فرشتگان، ارواح و همچنین غول‌های سر راه خود را سلاخی میکند. پاداش او برای انجام این کار در محیط بازی، توانایی کنترل زمان و تبعاً جهان خواهد بود.
” CALL OF DUTY & OTHER FPS’” : عناصر این بازی نیز شامل ترور، شکنجه، قتل، افتخار، سرزمین، اسلحه، اسلحه و باز هم اسلحه میشود. اهدافی که باید بدان رسید نیز عبارتند از خود گذشتگی، اژدهای درون، تنفر از میمون‌ها و زیر گرفتن و کشتار مردم با ماشین. این باز میتواند کاربر را تشویق به شرکت در میادین جنگ و دفاع از میهن کند؛ ولی کاربر بیچاره تنها طعم افتخار دفاع از وطن را در این بازی میچشد و هیچ تجربه‌ای نسبت به واقعیات وحشت آور جنگ کسب نمیکند. در این بازی خبری از جسدهایی که در کنار هم ردیف شده‌اند، نیست و اثر مخرب جنگ بر طبیعت نزی در حد جلوه‌های ویژه تصویری است.
* بازیهای ویدئویی تنها یک ابزار آموزشی برای قتل نیستند بلکه وسیله‌ای برای دستکاری واقعیت هستند
پس میبینم که کاربر هیچ اطلاعی نسبت به آسیب‌های حاصل از جنگ بر جسم و جان شهروندان غیرنظامی و حیوانات کسب نمیکند. کاربران در فضای بازی دست به اعدام در بازی ” modern warfare “، کشتار افراد بی گناه در بازی ” modern warfare 2″، کنترل ذهن دیگران در بازی ” black ops ” و تصفیه نژادی در بازی ” killzone ” میزنند تا فقط بر آنچه از نظر طراح بازی غیرعادی بوده غلبه کنند اهداف عالیه را نهادینه کنند. سلاح‌ها و شخصیت‌های درون بازی شباهت بسیار زیادی به محیط واقعی دارند و برای طراحی آن‌ها تلاش بسیاری صورت گرفته است. صحنه‌های پاشیده شدن خون و جلوه‌های صوتی از عوامل کلیدی در موفقیت یک بازی هستند ولی هنوز هم برگ برنده اصلی در کیفیت گرافیکی است. تمام این صحنه‌ها و جلوه‌های صوتی و تصویری برای واقعیتر کردن عملیات کشتار برای کاربر است، کاربر دست دارد تمامی شلیک‌ها و حتی صدای از هم پاشیده شدن جمجمه‌های دشمنان خود رابشنود و حس کند. چه خدایان مار پیکر باشید و چه یک تروریست، آرزوی مشترک شما یک چیز است: کشتاری بی عیب و نقص. شاید نیازی به گفتنش نباشد ولی من میگویم که همین عناوین مهیج، شور و شعف منتقدین را بر میانگیزد و باعث میشود که از لوح فشرده یک بازی چندین میلیون نسخه به فروش برسد.
بازیهای بسیار دیگری نیز در این زمره قرار دارد که پرداختن به آنها از حوصله متن خارج است؛ بازیهایی مانند ” Dante’s Inferno “، ” Devil May Cry “، ” God of War ” و بسیاری عنوان بازی دیگر که بناست در سال ۲۰۱۲ به بازار بیایند. امروزه بازیهای ویدئویی دیگر تنها یک ابزار آموزشی برای قتل نیستند بلکه وسیله‌ای برای خلق دستکاری شده واقعیات هستند. نیروهای نظامی در سرتاسر دنیا از این‌گونه بازیها برای آموزش‌های نظامی و چشاندن طعم جنگ و درگیری در فضای مجازی استفاده میکنند.
 
[ پنج شنبه 17 مرداد 1392 ] [ 18:23 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

 بازی ماسونی با نام "خدای ابله"

 
Doodle God 
این بازی که نام آن "Doodle God" که نعوذ بالله یعنی "خدای ابله" است برای گوشی های همراه آندروید طراحی شده است.
اگر در آرم اصلی این بازی که در بالای صفحه گذاشته ام نگاه کنید نماد چشم جهان بین را که درون هرم گذاشته شده است را به روشنی می بینید. 

در این بازی شما به وسیله ی عناصر چهار گانه( که از نماد های کابالیستی هستند) باید ایده ی خود را طراحی کنید که این اگر اشتباه نکنم می تواند به قصد زیر سوال بردن قدرت خداوند در آفرینش جهان باشد که یعنی هر کسی می تواند با عناصر چهارگانه جهانی را بیافریند . 
حالا که یه ذرّه بیشتر به این عکس نگاه می کنم می توانم نماد هی کابالیستی بیشتری را درونش بیابم .
 
 
[ پنج شنبه 17 مرداد 1392 ] [ 18:15 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

نقد و بررسی بازی Darksiders II / نمادهای کابالیستی در این بازی

همچنانکه محو تماشا بودم، «بره» نخستین مهر را گشود. ناگاه یکی از آن چهار موجود زنده، با صدایی همچون غرش رعد گفت: «بیا» نگاه کردم و اسبی سفید دیدم. سوار بر اسب، کسی را دیدم که کمانی در دست و تاجی بر سر داشت. او اسب را به جلو می راند تا در نبردهای بسیار پیروز شود و فاتح جنگ باشد. سپس بره مهر دوم را باز کرد. آنگاه شنیدم که موجود زنده دوم گفت: «بیا» این بار اسبی سرخ پدیدار شد. به سوار آن شمشیری داده شده بود تا قادر باشد صلح و سلامتی را از زمین بردارد و بجای آن هرج و مرج ایجاد کند. در نتیجه، جنگ و خونریزی، در همه جا آغاز شد. چون بره مهر سوم را گشود، شنیدم که موجود زنده سوم گفت: «بیا» آنگاه اسب سیاهی را دیدم که سوارش ترازویی در دست داشت سپس از میان چهار موجود زنده، صدایی به گوش رسید که می گفت «یک قرص نان گندم، یا یک کیلو آرد جو، به قیمت مزد روزانه یک کارگر باشد. اما به روغن زیتون و شراب آسیبی نرسان!». چون بره مهر چهارم را گشود، صدای موجود زنده چهارم را شنیدم که گفت: «بیا» ناگاه اسب سبز رنگ پریده ای ظاهر شد که سوارش «مرگ» نام داشت. او را ارواح مردگان دنبال می کردند. به آنها، اختیار و قدرت داده شد تا یک چهارم زمین را بوسیله جنگ، قحطی، بیماری و جانوران وحشی نابود کنند.”
 
متن بالا ترجمه ای از مکاشفات یوحنا در عهد جدید، باب ۶ آیات ۱ الی ۸ است. در این باب، عیسی که بره خداوند نامیده شده است در حال باز کردن مهر و مومهای کتاب و یا نامهای است که در دست راست خداوند قرار دارد. این کتاب ۷ مهر دارد که با باز کردن هر کدام از ۴ مهر اول، موجودی سوار بر اسب پدیدار می شود. این ۴ سوار معروف به Horsemen هستند. آنها نماد Conquest (پیروزی)، Famine (قحطی)، War (جنگ) و Death (مرگ) هستند. با گشودن مهر پنجم وی همراهان عیسی را که در راه خدا شهید شده اند مشاهده می کند که به خدا می گویند چه زمانی انتقام ما را از زمینیان خواهی گرفت؟ و خدا به آنها پاسخ می دهد اندکی صبر کنید تا همراهان شما نیز به شما ملحق شوند. با گشودن مهر ششم زمین به شدت می لرزد،ئ خورشید تیره می شود، ماه به رنگ خون در می آید و زمین دگرگون شده و مقدمات وقوع قیامت رخ می دهند که با باز کردن مهر هفتم آخرالزمان شروع شده و قیامت آغاز میشود. اگر انسان ها خطایی مرتکب شوند خداوند با فرستادن یکی از ۴ سوارکار بر زمین آنها را مجازات می کند. و با حضور هر ۴ سوارکار روی زمین قیامت آغاز می شود. به همین دلیل این ۴ سوارکار به “آورندگان قیامت” نیز معروفند.
داستان عنوان Darksiders نیز از همین بخش کتاب عهد جدید گرفته شده است.
در نسخه اول بازی، War، یکی از ۴ سوار کار، به زمین آمده و متوجه میشود که آخرالزمان آغاز شده است و جنگ میان شیاطین و فرشتگان همه چیز را نابود کرده است، بدون آنکه مهر هفتم را کسی باز کند. Charred Council (انجمن سوخته) “جنگ” را مواخذه کرده و وی را عامل وقوع آخرالزمان پیش از موعد مقرر می دانند. به همین دلیل قدرت هایش را (که شامل اسبش نیز می شود) از او سلب میکنند. Charred Council وظیفه ایجاد نوعی توازن و برابری را میان سه سرزمین بهشت، جهنم و زمین را دارند (که در کتاب مقدس با عنوان Three kingdoms از این سه سرزمین یاد شده است و در بازی نیز همین نام را دارند). “جنگ” از آن ها می خواهد که به او این اجازه را بدهند تا به زمین بازگردد و بی گناهی خود را ثابت کند. انجمن به او این اجازه را میدهند اما به همراه او نگهبانی می فرستند تا او را همراهی کند و در صورت لزوم “جنگ” را از بین ببرد.
داستان نسخه دوم بازی نیز همزمان با داستان نسخه اول اتفاق می افتد. شخصیت اصلی این نسخه “مرگ”، یکی دیگر از سوارکاران است و اسب او Despair نام دارد. او قدیمی ترین و به نوعی رهبر ۴ سوارکار است. رفتاری بی رحمانه با دیگران دارد و تنها برای اینکه درسی به “جنگ” بدهد دست چپ او را قطع کرده است. اما با این وجود به شدت مراقب دوستانش است و از آن ها پشتیبانی می کند. به همین دلیل وقتی خبر این اتفاق به گوش او می رسد قبول نمی کند که پرافتخارترین عضو گروه سوارکاران که همان “جنگ” است گناه کار باشد. به همین خاطر و بدون اجازه انجمن سوخته و با همراهی کلاغی به نام Dust، که مانند Watcher در نسخه قبل است، به مکانی به نام Abyss می رود. Abyss یا همان Underworld دنیایی بین سه سرزمین جهنم، بهشت و زمین است. بیشتر اتفاقات بازی در این مکان رخ می دهد. “مرگ” در اینجا متوجه می شود که راه اثبات بی گناهی برادرش، “جنگ”، نجات انسان ها و بازگرداندن آن ها به زندگی است. اما در این راه متوجه مسائل ناخوشایند دیگری میشود. اتفاقات و حقایقی که ممکن است به نابودی کل کائنات منجر شود.
این بازی با گرافیک و صداگذاری جذابی که دارد هر بازیکنی را جذب میکند. صنعت بازی سازی در چند سال اخیر نشان داده که هدفش فقط بازی و سرگرمی نیست.
بازی هایی که طی چند وقت اخیر منتشر شده اند میتوانند نمونه خوبی برای این حرف باشد. بازی هایی که به ملیت و مذهب اشخاص توهین میکند و یا با هدف کنترل ذهن و یا کنترل فرهنگ جامعه ساخته میشود.
بازی Darksiders II نیز یکی از این بازی هاست که به خوبی میتواند بدون آنکه متوجه بشوید ذهن شما را کنترل کند! به چند نمونه از نمادهای استفاده شده در این بازی اشاره میکنیم.
در نقشه ی این بازی مرحله ای با نام (Tree of life) یا همان “درخت زندگی” وجود دارد. درخت زندگی ( سفیرات ) یکی از نمادهای اسرار آمیز کابالاست که میتوانید برای مطالعه بهاینجا و اینجا مراجعه کنید.
 
درخت زندگی در بازی Darksiders II
یکی از نکات جالب در مورد این درخت در این بازی این است که موجودی تک چشم از این درخت مراقبت میکند و پس از نابودی او میتوانیم وارد این مرحله شوید.
 
 
تک چشم و درخت زندگی
از نکات جالب توجه دیگر در این بازی رنگ شخصیت هاست که به طور خیلی دقیقی کار شده است. بیشترین رنگی که در این بازی استفاده شده است رنگ های “آبی” و “سبز” است. دوستان شما در این بازی که تقریبا بیشتر “demon” یا همان “جن” هستند به رنگ آبی و تقریبا ۹۰% دشمنان شما و کسانی که در این بازی باید نوسط شما کشته شوند سبز رنگ هستند. به تصاویر زیر دقت کنید
 
یکی از دوستان شما در این بازی “جن به رنگ آبی”
 
دشمنان شما به رنگ سبز
 
دشمن شما به رنگ سبز – از نکات دیگر این بازی ضعیف شمردن “انسان” و قدرت داشتن “اجنه” می باشد. به متن زیر عکس دقت کنید
 
دشمن شما به رنگ سبز
 
دشمن شما به رنگ سبز
در طول بازی شما به زمین نیز خواهید آمد. شاید این قضیه به “رجعت” نیز ربط داشته باشد. زمانیکه شما به زمین بر میگردید ۴ فرشته نیز همراه شما در زمین وجود دارند که یکی از آن چهار فرشته زن است.
 
چهار فرشته ای که در به زمین می آیند.
 
فرشته ی زن که به زمین می آید
تصاویر زیر را هم بدون شرح ببینید…
 
 
 
 
 
 
[ پنج شنبه 17 مرداد 1392 ] [ 18:1 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

نقد بازی ضد شیعی Assassin's Creed

اولین قسمت از مجموعه بازی‌های فرقه‌ی‌اساسین شهرتی جهانی برای خود دست و پا کرده‌ است. متحول کردن بازی‌های دنیای باز، قصه‌ی بسیار قوی، فیزیک و گرافیک عالی و... باعث شده این بازی به یکی از شناخته‌شده‌ترین بازی‌های تاریخ بازی‌های رایانه‌ای مبدل شود. می‌توان گفت شهرت این بازی به خاطر هرچه که بوده به خاطر توهین‌های مذهبی و ضدیت با مذاهب و قومیت‌هایی خاص نبوده‌است. تا بحال هیچ بحث جدی‌ای که این مساله را در این بازی بررسی کند در دنیا روی نداده‌است. تا ‌بحال هیچ گروه مذهبی‌ای نیز به صورت رسمی به محتوای این بازی اعتراضی نکرده‌است. اما از آن‌جا که ظاهرا بعضی افراد به دلایل نامشخص می‌خواهند کل صعنت بازی‌های رایانه‌ای در ایران را زیر سوال ببرند به سراغ بازی‌های بزرگ مانند این بازی رفته و آن‌را یک بازی "ضدشیعی" قلمداد کرده‌اند. 

متاسفانه اکثر این ادعاها از طرف افراد بی نام و نشان و نامطلع در زمینه بازی‌های رایانه‌ای منتشر می‌شود و همین موضوع جای شک و شبه فراوان دارد. نخستین ادعایی که در این رابطه مطرح شد به برنامه‌ی چراغ خاموش که از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد برمی‌گردد که در یکی از قسمت‌های خود که به بازی‌های رایانه‌ای اختصاص داده‌ شده ‌بود ادعای "شیعه‌کشی" را در این بازی مطرح کرد. ادعا از طرف کسانی بود که بعدها با تماس با برنامه مشخص شد از بازی‌های رایانه‌ای هیچ اطلاعی ندارند. این ادعا در حالی صورت گرفت که هیچ یک از افراد ترورشده به‌ وسیله‌ی الطائر قهرمان این بازی اصلا شیعه نبودند بلکه شخصیت‌های اصلی جنگ‌های صلیبی بوند. شخصیت‌هایی که در این بازی ترور می‌شوند، افرادی هستند که از شخصیت‌های واقعی در تاریخ الهام گرفته شده‌اند و در بازی هیچ نشانه‌ای از شیعه بودن آن‌ها وجود ندارد. 9 شخصیتی که در بازی ترور می‌شوند به طور قطع مسیحی یا سنی هستند. البته با استدلالی محکم می‌توان فرضیه‌ی شیعه بودن آن‌ها را به کلی رد کرد. افراد مسلمان ترور شده در بازی بدون استثنا همگی افراد بانفوذی در امپراتوری عثمانی هستند امپراطوری‌ای که در آن دوران از دشمنان درجه‌ی یک کشور ایران بود و در شیعه کشی و ضدیت با ایران‌نیان ید طولانی داشت. پس فکر این‌که افراد شیعه در چنین حکومتی صاحب نفوذ باشند به کلی باطل است. و این‌که نویسندگان این برنامه چگونه به این نتیجه رسیده‌اند هنوز هم جای سوال است. 

اما اخیرا (11 مهر 1389) مطلبی در وب‌سایت خبری تابناک با عنوان "پیدا و پنهان بازی ضد شیعی "فدائیان مذهبی"" انتشار یافت که در نوع خود جالب توجه است. نویسنده‌ی این مطلب مدعی است که این بازی می‌خواهد از طریق معرفی کردن شیعیان به عنوان قاتلانی بی‌رحم به این مذهب ضربه وارد کند. بیشتر این مطلب توضیحاتی‌ است در رابطه با ویژگی‌ها و قصه‌ی بازی. اما ایرادی که از بازی گرفته شده است بدین قرار است: "اما مسأله مهمی که شاید تا به حال هیچ‌کسی متوجه آن نشده، این‌که آیا این شرکت با تمام دقتی که در مراحل ساخت یک چنین بازی نرم‌افزاری به کار می‌گیرد، ممکن است به طور اتفاقی، لوگو و آرم اساسینس را نام مقدس امیرالمومنین (ع) قرار دهد یا اینکه از این کار هدفی داشته است؟ پر واضح است که این مسأله اتفاقی نبوده." 

در ادامه آمده است: "پس یقینا این مسأله سهوا رخ نداده است. خوب یا بد این مسأله را هنوز نفهمیده ایم! اما این شرکت چنان ماهرانه نام مقدس علی (ع) را در اجزاء بازی «اساسینس» جای داده که نه تنها میلیون‌ها کاربر ایرانی تا به حال متوجه این قضیه نشده‌اند، بلکه سازمان‌های مربوط به مجوز و پخش نیز متوجه این مسأله نشده‌اند! 
در سال 2007 میلادی شرکت مشهور «یوبی سافت» بازی نرم افرازی جدید، زیبا و سرگرم کننده ای را به بازار جهانی عرضه کرد که مانند دیگر بازی های این شرکت دارای محیطی جذاب با گرافیک بالا بود که مورد استقبال جهانی واقع گردید. در پی این استقبال، شرکت «یوبی سافت» نسخه دو این بازی را نیز فورا آماده و به بازار جهانی عرضه کرد. نام این بازی «آساسینس کرید» است که ترجمه فارسی آن "قاتلان" یا "فدائیان مذهبی" است. 

برخی این بازی را مرتبط با «حشاشین» می دانند. حشاشین از فرقه اسماعیلیه بودند که بعد از امام جعفر صادق (ع) اسماعیل فرزند دیگر ایشان را امام زمان می دانستند و او را بعنوان امام آخرشان قبول داشتند. در زمان سلسله سلجوقیان فردی بنام «حسن صباح» رهبری فرقه اسماعیلیه در ایران را بعهده گرفت. او مردی دانشمند، سیاستمداری زیرک و دانشمندی با ذکاوت بود. از زمان او به بعد پیروان اسماعیلیه در ایران با نام باطنی  
شناخته شدند.  

آنها بر این اعتقاد بودند که قرآن دارای چندین لایه از مفاهیم و معانی است و هرکس نمی تواند به این لایه ها پی ببرد و برای پی بردن به این لایه ها نیاز به سال ها تحصیل، کسب علم، تفکر و تدبر ویژه در قرآن دارد، از این رو آنها "باطنی" نامیده شدند. «حسن صباح» مقر حکومت خود را "الموت" انتخاب کرد. این منطقه یک منطقه کوهستانی در میان البرز مرکزی است و خود مانند یک دژ طبیعی است و در گذشته از آب و هوائی خوب و زمین های کشاورزی حاصلخیزی برخوردار بود. 

«حسن صباح» و یارانش در "الموت" به ساخت داروهای مختلف می پرداختند و آنها را به دیگر نقاط ایران می فرستادند تا در اختیار مردم برای مداوا قرار گیرد. از جمله داروهائی که آنها تولید می کردند عبارت بوده اند از: انواع داروهای گیاهی نظیر گل گاوزبان، الکل، جوهر بید و غیره. در مورد جوهر بید باید گفت که این دارو از برگ های درخت بید تولید می شود و دارای خاصیت خنک کنندگی و ضد التهاب بوده و هم اکنون داروهائی نظیر آسپرین و سالسیلات نیز از همان خانواده هستند. (آسپرین: اسید استیک سالسیلیت) بدین ترتیب شغل اصلی «حسن صباح» و یارانش، تولید و صدور دارو به نقاط مختلف جهان بود. بنابراین آنها را داروساز می نامیدند و چون در گذشته داروساز را حشاش می نامیدند، از این رو باطنی ها را حشاشین نیز می خوانند.  

داستان بازی 
داستان بازی در سال 2012 میلادی در فضای زندان مانند یک آزمایشگاه مدرن بنام آبسترگو شروع می شود. «دزموند مایلز» شخصی است که توسط عوامل آبسترگو دزدیده شده و در این آزمایشگاه محبوس شده است. وی که یکی از نوادگان اساسینس است، توسط یک دکتر و دستیارش تحت آزمایش های ویژه قرار دارد. در وسط این آزمایشگاه دستگاه خاصی بنام آناموس وجود دارد که با استفاده از فرمول های DNA شما (دزموند مایلز) را به جنگ های صلیبی باز می گرداند و شما با دستور دکتر مجبور می شوید به گذشته برگردید. 

در واقع بازی اصلی شما از اینجا (در زمان گذشته) آغاز می شود. پس از تعلیمات خاصی در ابتدای بازی (راه رفتن، دویدن، پریدن، مخفی شدن و غیره) جنگیدن و فرار کردن را بصورت مجازی فرا می گیرید و رفته رفته مهارت شما در مراحل بازی بشتر و بیشتر می شود. شروع بازی در زمان جنگ های صلیبی بین مسلمانان و مسیحیان است و کسی که هدایت بازی را برعهده دارد، یک اساسین یا در واقع قهرمان بازی است که نامش الطیار است. الطیار در طی مراحل بازی به ماموریت های خاصی بین سرزمین های ریچارد شیردل، عکا، اورشلیم و دمشق می رود تا در نه ماموریت ویژه حاکمان ظالم، افراد زورگو، فرماندهان شرور و جاسوسان را با زیرکی خاصی به قتل برساند و از مردم بی دفاع حمایت کند و در نهایت به این جنگها خاتمه دهد. او با موفقیت در هر ماموریت به سلاح های مختلف جدیدی دسترسی پیدا می کند که بر مهارتش در نبرد می افزاید و قدرت او را بیشتر می کند.  

هدف آزمایشگاه آبسترگو چیست؟ 
عوامل این آزمایشگاه می خواهند با استفاده از دستگاه آناموس، دزموند را به گذشته اژدادی اش برگردانند تا او نیز جام مقدس را که قدرت خاصی دارد، برای آنها به زمان حال آورده و تحویلشان بدهد. 

فضای بازی بسیار هوشمندانه و متنوع است به نحوی که تمام مردم شهر اعم از زن و مرد، پیر و جوان، دیوانه و مست، سرباز و قلدر، خبرچین و جیب بر همه و همه وجود شما را حس می کنند و نسبت به تمام اعمال شما عکس العمل های متفاوتی دارند. گرافیک بازی هم بسیار زیبا بوده و معماری اسلامی با ظرافت و دقت خاصی و کیفیت بالا و بسیار نزدیک به واقعیت طراحی شده است. با تمامی این احوال جای تعجبی برای تمام نکاتی که راجع به بازی «اساسین کرید» اشاره شد وجود ندارد، چرا که با پیشرفت لحظه به لحظه علوم نرم افزاری و کامپیوتری در دنیای امروز، از شرکت توانمندی چون شرکت یوبی سافت، غیر از این توقعی نیست. 

اما مسئله مهمی که شاید تا بحال هیچ کسی متوجه آن نشده اینکه آیا این شرکت با تمام دقتی که در مراحل ساخت یک چنین بازی نرم افزاری به کار می گیرد، ممکن است بطور اتفاقی، لوگو و آرم اساسینس را نام مقدس امیرالمومنین (ع) قرار دهد یا اینکه از این کار هدفی داشته است؟ پر واضح است که این مسئله اتفاقی نبوده زیرا کسانی که محصولات این شرکت را دیده اند، یقینا می دانند طراحان آن حتی در کوچک ترین اجزاء تشکیل دهنده این بازی ها مانند حرکات لب، مو، مژه، صداگذاری و هزاران مسأله دیگر نهایت دقت را اعمال می کنند چه رسد به آرم و پرچم که نمادین ترین اجزاء یک بازی را تشکیل می دهند.  

پس یقینا این مسئله سهوا رخ نداده است. خوب یا بد این مسأله را هنوز نفهمیده ایم! اما این شرکت چنان ماهرانه نام مقدس علی (ع) را در اجزاء بازی "اساسینس" جای داده که نه تنها میلیون ها کاربر ایرانی تا به حال متوجه این قضیه نشده اند، بلکه سازمان های مربوط به مجوز و پخش نیز متوجه این مسأله نشده اند! این شرکت که با ارائه بازی های «شاهزاده ایرانی» علاقه خود را به موضوعیت ایرانی نشان داده، بار دیگر با بازی "اساسینس کرید" اینکار را بسیار حرفه ای تر تکرار کرده است. 

هنگام بازی چند پرسش در ذهن خطور می کند. چرا خیلی از اوقات الطیار ناخودآگاه روی این صندوق ها پا می گذارد؟ چرا در قلعه اساسینس این آرم مقدس را بصورت قرینه روی زمین هم می بینید؟ چرا قهرمان محبوب بازی، در مرحله آخر رهبر خود را به قتل می رساند؟ مسلما باید با دوبله و تحقیق درباره این بازی به جواب رسید. 

اما اینکار بعهده وزارت ارشاد اسلامی و بنیاد ملی بازی های رایانه ای و سازمان هائی است که چنین اموری را عهده دار هستند. اما صد حیف که نه تنها متوجه نشده اند، بلکه وقتی با آنها تماس گرفته ایم و موضوع را به آنها اطلاع دادیم، خیلی بی تفاوت پاسخ دادند که: "حالا که چی؟" واقعا جای تأسف نیست که در تنها کشور شیعه جهان به همین راحتی به ترویج عقائد ضد شیعی اجازه پخش داده می شود؟

 اینم نماد ابلیسک که قشنگ در این صحنه ی بازی قابل  رویت است.
[ پنج شنبه 17 مرداد 1392 ] [ 17:47 ] [ mohammad javad yaghoubi ]


-استفاده از درب کعبه در چند نقطه ی این بازی!!!
 




استفاده از کلمه الله در کف زمین این بازی 
به سم کارکتر ها هم توجه کنید!!!

 



نام مقدس فاطمه زهرا که با زیرکی در این بازی کار شده!!!

 

این بار در بازیه اویل قرآنی که در اتاق یکی از سران گروه تروریست وجود دارد!!!





به کلمه ی الله زیر پای شخصیت ها توجه کنید
شباهت کفپوش با کفپوش مسجدالنبی
شباهت طراحی بنا با مسجدالنبی!!!!!
 





موجوداتی که پس از حل معما الله اکبر می گویند!!

 



وباز هم کلمه یه الله در این بازی به وفور یافت میشود. 



استفاده از درب مسجدالنبی در بازی!!!! 



دیگه جای هیچ حرفی باقی نمونده..

                                                                            اللهم عجل لولیک الفرج

[ پنج شنبه 17 مرداد 1392 ] [ 17:15 ] [ mohammad javad yaghoubi ]
 
 
 بررسی نمادهای فرقه‏های انحرافی و شیطان‏پرستی + تصاویر

ستاره پنج‌پر یا پنتاگرام شکلی هندسی است که از پنج خط تشکیل شده و به شکل ستاره است. کلمهٔ «پنتاگرام» از کلمه یونانی(ν) منشا گرفته‌است که به معنی پنج خط است. پنتاگرم به عنوان سمبلی ارزشمند در یونان و بابل قدیم مورد استفاده قرار می‌گرفته، پنتاگرم دارای گرایش‌های جادویی نیز می‌باشد. 

 

 از دوران بسیار کهن همواره ادیان و فرقه های مذهبی مختلف از نمادها به عنوان نشان و سمبل آرمان و ایده های اقناع کننده خود، و وسیله ای برای همبستگی و نزدیکی میان پیروان خود استفاده کرده و می کنند. این نمادهای مذهبی در اغلب آثار هنری(سفالینه ها، دیوار نوشته ها و نقاشی های) بر جای مانده از سده های دور خود را نشان می دهد. 

در همین زمینه گروه تولید «تازه» به منظور معرفی این نمادها در گزارش هایی کوشیده است به موضوع نمادگرایی ادیان و فرقه های مذهبی مختلف در دنیا بپردازد.

تایجیتو:

تایجیتو و یا یین و یانگ مفهومی است در نگرش چینیان باستان به نظام جهان. یین و یانگ شکل ساده‌شده‌ای از مفهوم یگانگی متضادها است. از دیدگاه چینیان باستان و تائوباوران، در همه پدیده‌ها و اشیاء غیر ایستا در جهان هستی، دو اصل متضاد ولی مکمل وجود دارد. یین و یانگ نشان دهنده قطب‌های مخالف و تضادهای جهان هستند. البته این بدان معنا نیست که یانگ خوب است و یین بد است، بلکه یین و یانگ مانند شب و روز یا زمستان و تابستان بخشی از چرخه هستی هستند.

 وقتی تعادل و احساس خوبی به وجود می‌آید که تعادل بین یین و یانگ برقرار باشد. نقطه‌های متضادی که داخل شکل یین و یانگ دیده می‌شود به این مفهوم است که یین وقتی به حداکثر خودش برسد، و می خواهد تمام شود در درونش یانگ را دارد و وقتی هم که ینگ می خواهد به حداکثر خود برسد در درونش یین را دارد. یعنی وقتی یکی تمام می‌شود، دیگری در درونش رشد می‌کند و این چرخه ادامه پیدا می‌کند. یین و یانگ به ترتیب نام اصل‌ها یا نیروهای مکمل مادینه و نرینه جهان در فلسفه ذن و تائوئیسم است که همه وجوه زندگی را در بر می‌گیرد. یین در لغت به معنای سمت سایه گرفته تپه است و یانگ سمت آفتاب‌رو. یین معمولاً مترادف زمین شمرده می‌شود که تاریک و سرد است و هر چیز بدی به آن نسبت داده می‌شود و یانگ مترادف آسمان است و روشن و گرم و خوب شمرده می‌شود.






ستاره پنج پر یا پنتاگرام:

ستاره پنج‌پر یا پنتاگرام شکلی هندسی است که از پنج خط تشکیل شده و به شکل ستاره است. کلمهٔ «پنتاگرام» از کلمه یونانی(ν) منشا گرفته‌است که به معنی پنج خط است. پنتاگرم به عنوان سمبلی ارزشمند در یونان و بابل قدیم مورد استفاده قرار می‌گرفته، پنتاگرم دارای گرایش‌های جادویی نیز می‌باشد. بسیاری از کسانی که پیرو نوپگانیسم یا مهرپرستی هستند از این سمبل استفاده می‌کنند. (مهرپرستی آیینی رازآمیز بود که بر پایه پرستش مهر(میترا) ایزد ایران باستان و خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ، در دوران پیش از آیین زرتشت بنیان نهاده شد). در قرون وسطا مسیحی‌ها ستاره پنج پر را به عنوان طلسم ضد شیطان و عجوزه‌ها به کار می‌بردند ستاره پنج پر در زمانی نشانه شهر اورشلیم بوده‌است همچنین شیطان پرست‌ها نیز آن را با یک بز که ریشش در ضلع پایین گوش‌هایش در دو ضلع وسط و شاخهایش در دو ضلع بالا بود به کار می‌برده‌اند.در مهرپرستی نیز به عنوان سمبل اصلی شناخته شده‌است و به عنوان نشانه‌ای از پنج عنصر خاک، آب، باد، آتش و زمین است.






ستاره داود:

ستاره داوود، مهر سلیمان، نگین سلیمان یا خاتم سلیمان شکلی مرکب از دو مثلث متساوی الاضلاع یکی رو به بالا و دیگری رو به پایین که روی هم قرار گرفته، تشکیل شده‌است. این نشان در ادیان و عقاید مختلف، به خصوص یهودیت امروزی کاربرد دارد. اولین بار که این نشان در کابالای یهود ثبت شده در قرن ۱۲ میلادی توسط "یهودا حدسی" بوده است. برخی از یهودیان اعتقاد دارند که ستاره داوود نشانه آمیزش نهایت و بی نهایت، جهان دیدنی و جهان نادیدنی است. بر طبق نظر برخی علمای تورات این ستاره شش گوشه دارد که نشان از شش روز هفته است. مرکز ستاره را نماد روز هفتم می‌دانند که روز استراحت است. این معنا به نوعی همان جامعیت و تقدس عدد هفت است. اما برخی دیگر بر این باور هستند که این نشان داوود پیغمبر نیست، بلکه نشانه "داوود الروی" فرزند سلیمان بن دوجی است که با ادعای مسیح بودن در مقابل سلجوقیان شورش کرد. سپس پس از مرگ وی نشانه پرچم او در بین یهودیان اشکنازی مشهور گردید. برخی از گروههای سنتی یهودی بجای این نشان که آن را بدعت می خوانند، از نشان سنتی یهود(منوره یا شمعدان)، استفاده می‌کنند. بجز یهودیت، این نشان در ادیان و عقاید بسیاری مانند مسیحیت، زرتشتی، هندو، بودایی، اسلام کاربرد داشته‌است. امروزه در برخی عقاید و گروههای سِرّی مانند اشراقیون و فراماسونها از این نشان استفاده می‌شود. اما گمان می‌رود که این نشان برای اولین بار توسط ادیان شرقی و بخصوص در دین هندو استفاده شده باشد. در این دین، این ستاره نشان تعادل فکر و توازن بین خدا و انسان است.






شمعدان یا منوره:

مِنوره شمعدانی هفت ‌شاخه است که بیش از سه هزار سال نماد اصلی آیین یهود بوده است؛ این نماد در سال‌های اخیر جای خود را به ستاره داوود داده است. در پرستشگاه های یهودی از این شمعدان استفاده می‌شد. برخی از مفسران یهودی، منوره را نماد بوته سوزانی دانسته‌اند که به روایت تورات، موسی به واسطه آن با خدا سخن گفته است. گروهی دیگر نیز شاخه‌های منوره را نماد شش روزه هفته و شاخه وسط را نماد روز مقدس سبت(شنبه) دانسته‌اند. در سفر خروج، دستورها و احکامی که برای ساختن منوره وجود دارد؛ ذکر شده است: «..و دیگر از زر خالص شمعدانی را بساز. این شمعدان از سبیک ساخته شود و ساقش و شاخه‌هایش و فنجان‌هایش و سیب‌هایش و شکوفه‌هایش از آن باشند. و شش شاخه از پهلوهایش برآید، سه شاخه شمعدان از یک پهلو و سه شاخه شمعدان از پهلوی دیگر.»






صلیب شکسته یا سواستیکا:

صلیب شکسته یا گردونه خورشید یا سواستیکا و یک چلیپا با شاخه‌های ۹۰ درجه به سمت راست یا چپ است. که معمولاً با جهت افقی یا گوشه‌هایی با زاویه ۴۵ درجه می‌باشد. در شکل هندی نقطه‌هایی در هر ربع آن قرار می‌دهند. سواستیکا از واژه سانسکریت "svastika" مشتق شده و به معنای خوب برای بودن است. در فرهنگ هند و اروپایی، این نشان بر روی اشیا یا مردم ایجاد می شد تا برایشان شانس بیاورد. این نشان برای هزاران سال متداول بوده است، خصوصاً به عنوان یک نماد هند در کتاب های مقدس، به معنای بخت، برهما یا سامسارا (تولد دوباره). امروزه این نشان معمولاً در آثار هنری هندی و معماری کنونی و باستانی هندو و نیز در خرابه‌های شهر تاریخی تروآ دیده می شود. همچنین چلیپای شکسته در بسیاری از هنرها و طراحی‌های تاریخ بشری پدیدار می‌باشد، نشان بسیاری از چیزها، همچون خوش اقبالی، خورشید در آئین مهر پرستی، برهما یا هندوها بود. در غرب، چلیپای شکسته با نام سواستیکا به عنوان نماد نازیسم شناخته می‌شود. چلیپای شکسته همچنین به عنوان«نماد خلاقیت-زندگی فعال و به عنوان نشان«طرفداران آلمانگرایی» شناخته می‌شود. (استفاده از نشان چلیپای شکسته توسط نازی ها نشات گرفته از فرضیات نظریه پردازان نازی بود. فرضیاتی که آنها از فرهنگ آریایی فراموش شده مردم آلمان داشتند.) امروزه استفاده از آن در برخی از کشورها از جمله آلمان جرم تلقی می شود.






چرخ دارما:

بوداییان بر این باورند که در ۱۵۰۰ سال حکومت بودا در هند، آموزه‌های بوداگرایی سه بار دستخوش دگرگونی شده‌اند و در این باره اصطلاح «سه بار گردش چرخ آیین» را بکار می‌برند. چرخشگاه هر کدام از این دوره‌ها را هم هر ۵۰۰ سال میپندارند. البته آموزه‌های دوره‌های پیشین هم همراستا با آموزه‌های تازه به زندگی خود ادامه داده‌اند. بن مایه‌ای که همه این آموزه‌ها به آن پایبند بوده‌اند همانا اصل نپایندگی(نامانایی) هستی است. این باور که هیچ چیز این جهان هستی پاینده و پایدار نیست. اصطلاح چرخ آیین (چرخ دارما) بعدها در میان بوداییان تبت محبوبیت زیادی پیدا کرد و در موارد دیگری بکار رفت. برای نمونه در آنجا بوداییان چرخ‌های درست کردند و بر روی آنها متون بودایی نگاشتند و به این چرخها نام چرخ آیین یا چرخ نیایش دادند. منظور از گرداندن این چرخ‌ها بدست پیروان آیین بودا همانا نمادی از خواندن سخن بودا بود. بر روی و در درون این چرخ‌ها افسون‌هایی (مانتراهایی) نوشته شده‌است. افسون‌ها سخنانی ژرف به گونه‌ای بسیار نمادین هستند. این چرخها را می‌توان در جوامع گوناگون بودایی یافت اما تنها در تبت است که آنها بخشی جاافتاده از زندگی روزمره را تشکیل می‌دهند. بوداییان بر این باورند که چرخاندن این چرخها مانند این میماند که شخص (بصورت نمادین) همه متون درون آن را خوانده‌است.






 

 

 

 

 

 

 

 
[ چهار شنبه 16 مرداد 1392 ] [ 18:11 ] [ mohammad javad yaghoubi ]
 در سال هاي اخير فرقه هاي متعدد شيطان پرستان در ايران فعال شده اند که هر چند ماه يک بار خبري در مورد بازداشت گروهي از آنان منتشر مي شود ولي اين، به معناي پايان ماجراي شيطان پرستي در ايران نيست. تحقيقات نشان مي دهد که اکنون بيش از 70 فرقه شيطان پرستي در کشور فعال هستند. برخي از آنها مانند يزيديه در غرب کشور، طبيعت و کوهستان را ماواي خود مي دانند ولي بسياري ديگر از گروه هاي شيطان پرست، از پارتي هاي موسيقي راک به عنوان محفل پوششي خود بهره مي گيرند.فرقه هاي شيطان پرستي در گروه بزرگ «راه چپ» و «راه راست» تقسيم بندي مي شوند. دست چپي ها به غني سازي رومي خود در جريان کارهاي شان معتقدند. آنها بر اين باورند که در نهايت بايد فقط به خود جواب پس دهند. در حالي که دست راستي ها، غني سازي رومي خود را از طريق وقف کردن و بندگي خود در مقابل قدرتي بزرگ تر به دست مي آورند. شيطان پرستان دست راستي در واقع خدايي از جنس شيطان و يا خدايي ديگر را براي خود قائل نيستند. آنها حتي از قوانين شيطان نيز پيروي نمي کنند. اين جنبه اعتقادي لاوييان (شيطان پرستان) را به طور مکرر به اشتباه مي گيرند. اين تصور که آنها شيطان را به جاي خدا پرستش مي کنند، در واقع خلاف واقع است. پايگاه هاي اصلي شيطان پرستي در ايتاليا و انگلستان قرار دارد. شيطان پرستان ايتاليا از اين آزادي برخوردارند که محفل هاي خاص خود را داشته باشند ولي شيطان پرستان بريتانيايي مجبورند گردهمايي هاي خود را در قالب موسسه هاي جادوگري و پيش گويي برگذار کنند. گروه هاي شيطان پرست در خاورميانه نيز فعاليت گسترده اي دارند. کانون هاي اصلي آنها در منطقه مهم، عراق و سوريه قرار دارد. اکثر محفل هاي شيطان پرستي ايران نيز در تعامل و ارتباط با گروه هاي خارجي هستند و حتي برخي گردهمايي هاي زيرزميني آنها، از طريق سيستم ويدئوکنفرانس و با اتکا به خطوط اينترنت پر سرعت، به محفل هاي شيطاني خارج کشور گزارش مي شود. البته گروه هاي قديمي شيطان پرستي در کردستان و کرمانشاه، از اين پديده هاي جديد بهره چنداني ندارند. شيطان پرستان ايران که اکنون در دوران جنيني فعاليت هاي شان به سر مي برند، براي ترويج شيوه زيست خود از روش هايي همچون ساخت نمادها، استفاده از موسيقي زيرزميني و موادمخدر کمک مي گيرند. اين ها ابزارهايي است که شيطان پرستان درصدد هستند به کمک آن، جاي پاي خود در ميان جوانان به ويژه دانشجويان را محکم کنند. در تاريخ ايران زمين، گروه ها و فرقه هاي ضددولتي فراواني بوده اند که براي فرار از محدوديت هاي حکومتي، همبستگي خود را از طريق نمادها اعلام مي کردند. کشکول و تبرزين دراويش، شال ويژه هم ميهنان غيرمسلمان و لباس هاي سبز اهل سيادت مشهورترين اين نمادها به شمار مي آيند.... مظاهري سيف جامعه شناس درخصوص نمادها و نشانه هاي شيطان پرستان مي گويد: ستاره پنج پر، دو مثلث معکوس روي هم (ستاره داود)، صليب معکوس (ضدمسيحيت) و نشانه هاي آمدن خداي مصريان، از جمله نشانه هايي است که پيروان فرقه هاي شيطان پرستي براي خود برگزيده اند. شيطان پرستان در ايران، دشمني ويژه اي با اديان توحيدي به ويژه آيين مسيحيت دارند. يکي از فعاليت شيطان پرستان، کشيدن نقش ستاره پنج پر (پنتا گرام) روي ديوار کليساها و مساجد است. پنتا گرام شيطان پرستان، نمادي پيچيده است که از ترکيب ستاره پنج پر با سر بز به وجود آمده است. پنتا گرام شيطاني، هميشه وارونه است با يک راس رو به پايين و دو راس رو به بالا. lovely Anton موسس و بنيانگذار کليساي شيطان، پنتا گرام را به عنوان نمادي از جادوي سياه ترويج کرد. نمادي که حاکي از پيروزي  ماده و آرزوهاي فردي بر عقايد ديني و مذهبي است. صليب بر عکس نيز نشانه اي متعلق به جنبش christ Anti است که به عنوان نماد سرکشي و طغيان در برابر فرهنگ مسيحي به کار گرفته مي شود. شيطان پرستان، انسان هايي هنجا رشکن هستند که به عرف رايج در جامعه ديني بي اعتنايي مي کنند. در عقايد شيطاني Goat Saddatic آنها، تمايلات جنسي آزاد مورد تاکيد قرار مي گيرد. تصوير بز در آيين ها و نماد هاي شيطان پرستان به وفور ديده مي شود. بز در نگاه آنها به عنوان نمادي از سرکوب جنسي در نظر گرفته مي  شود. در جواهرات و زيور آلات شيطان پرستان، نمادي به نام Ankh وجود دارد که سمبل باروري و شهوت در انسان هاست. اين نماد که ترکيبي از تصوير يک زن و مرد برهنه است، روح شهوت پرستي فرقه هاي شيطاني را به نمايش مي گذارد. چشم لوسيفر (Eye Seeing All) از ديگر نماد هايي است که شيطان پرستان در زيور آلات خود همچون دستبند، کمربند، بازوبند و کلاه مورد استفاده قرار مي دهند. چشم شيطان که به همه سو مي نگرد، افزون بر پيشگويي ها، نفرين ها و جادو ها، نمادي از هرزگي شيطان پرستان نيز هست. وايکينگ هاي نروژي، با قساوتي بي نظير به جنگ مسيحيت  رفتند. آنها کليسا ها را آتش مي زدند تا شايد خداي تاريک باگان ها بازگردد. بلک متال، موسيقي خشم بود. اولين گروه بلک متال در اسلو پايتخت نروژ آغاز به کار کرد. اعضاي گروه mayhem در يک اتاق شش ضلعي گردهم آمدند تا موسيقي روح  خراش خود را با گيتار بنوازند. فرش هاي کثيف در زير پا، صليب هاي شکسته تازي ها در بالاي سر، صليب هاي وارونه و شمشير وايکينگ ها، پاي ثابت عکس هاي دهه 80 اين گروه است. Deab خواننده بلک متال در نخستين سال هاي تشکيل گروه، مغز خود را با شات گان متلاشي کرد. اورانيموس گيتاريست بلک متال مي گويد: ما وقتي جنازه او را ديديم که مغز او روي زمين ريخته و خونش به ديوار ها پاشيده شده بود. من قسمتي از مغز او را با فلفل و سبزي پختم و خوردم تا روحش جاودانه بماند.»بلک متال، موسيقي محبوب شيطان پرست هاي ايراني است. البته Venom نيز در بين آنها بي طرفدار  نيست. همچنين نئو وايکينگ هاي خشن نروژي و انتقام آنها از کليسا، محبوب شيطان پرست هاي زيرزميني در شهر هاي تهران، اروميه، شيراز، کرج، کرمانشاه و... است. وحشت و نفرت، محور مشترک اکثر فرقه هاي شيطان پرستي است.شيطان پرستان يزيديه در کردستان ايران و عراق، به دليل سابقه طولاني تري که دارند، رفتاري بسيار محافظه کارانه در پيش گرفته اند و به همين دليل، کمتر مورد تعرض نهاد هاي قضايي و امنيتي قرار مي گيرند. اما نسل جديد شيطان پرستان اين چنين نيستند. به همين دليل اکثر پارتي هاي آنها که با محوريت موسيقي زير زميني، مشروبات الکي، مخدر هاي توهم زا، رفتار هاي جنسي نامتعارف، پايکوبي و خودزني انجام مي دهند، مورد شناسايي دستگاه هاي مسئول قرار گرفته و با دستگيري اعضا پايان مي يابد. به ويژه آنکه قرارهاي مربوط به برخي از اين پارتي ها از طريق اينترنت و چت روم ها گذاشته مي شود. دستگيري 12 شيطان پرست اروميه در هفته جاري، آخرين نمونه از اين اقدامات است. در چند سال اخير چند مورد پارتي هاي بيش از 100 نفر شيطان پرستان در کرج، کرمانشاه و شيراز شناسايي و به متلاشي شدن باند هاي شيطان پرستي منجر شده است. در برخي از اين پارتي ها، فعاليت هايي همچون خودزني و مکيدن خون خودشان نيز صورت مي گيرد. تحقيقات نشان مي دهد فعاليت گروه هاي شيطان پرست در کشور هاي اسلامي و ايران به مرحله بحران رسيده است و بايد براي آن فکري جدي کرد. نکته جالب توجه آنکه محفل هاي شيطان پرستي در ايران، موفقيت چنداني در جذب دختران نداشته اند و به همين دليل، بعضا به رفتار هاي جنسي همجنس گرايانه روي مي آورند. آنها اين رفتار نامتعارف خود را عصيان در برابر اخلاق ديني قلمداد کرده و حتي آن را تقديس هم مي کنند. فعاليت هاي شيطان پرستان آنقدر با عرف جامعه فاصله و تضاد دارد که شايد اگر بتوانند آزادانه به تبليغ خود بپردازند، از شمار اعضاي آنها کاسته شود.
[ چهار شنبه 16 مرداد 1392 ] [ 18:5 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

شيطان‌پرستي، به عنوان يكي از اين مكاتب نوپديد ديني است كه بحث اصلي اين گفت‌وگو نيز مي‌باشد.شيطان كيست و يا چيست؟ از انسان چه مي‌خواهد؟ انسان از پرستش شيطان چه هدفي را دنبال مي‌كند؟

شيطان دشمن سرسخت انسان كه از خلقت حضرت آدم تا به امروز پي در پي با او به مخالفت پرداخته، اهميت شناخت و نحوه مواجهه با او از موضوعات مهم قرآني است. در قرآن درباره شيطان آمده است: شيطان موجودي از گروه جنيان است ( كهف 50)، چون جنيان از جنس آتش بي دود هستند بنابراين شيطان نيز از آتش است ( حجر27، الرحمن15)، او در مقابل رب دست به طغيان زد( مريم 44)، و به او كفر ورزيد ( اسراء27)، علت كفر و عصيان او در مقابل خدا به دليل تمرد از سجده به پاي انسان بود (بقره 34)، چون انسان به اسماء الهي آگاهي يافته بود و شيطان از اين علم بي بهره بود (بقره21)، او جنس خود را كه از آتش بود برتر از خاك كه جنس آدم است مي داند و بر اين اساس كينه و دشمني انسان را سخت به دل گرفته است ( اعراف22، يوسف 5، اسراء53 ، فاطر6 ، زخرف 62)، و با سركشي كه به درگاه رب نموده است (نساء117)او را وادار به دخالت در كار خدا بدون داشتن علم و آگاهي كند( حج 3)، دشمني خود را با آدميان به رخ آنها بكشد ( زخرف 62)، آنها را وادار به طغيان و غوا كند (اعراف 175)، و حتي با داشتن علم الهي نيز ممكن است اين طغيان و غوا صورت پذيرد او سعي مي كند به وسيله انسان خلقت خدا را دگرگون كند( نساء 119) و سعي مي كند كه حزبش را بر جهان مسلط كند ولي خداوند حزب او را دچار خسران مي كند ( مجادله 19)، و نهايتاً سعي مي كند كه با مسخ كردن انسان و تصرف او، عذاب خدا را برا او جاري سازد (ص41)، و او را به سوي عذاب سعير سوق دهد ( لقمان 21)، در دلش دائماً حزن و اندوه جاري سازد ( مجادله 10)، آنها را از آخرت بي اعتقاد گرداند و در قيامت آنها را در كنار خود محشور ببيند ( مريم 66 الي 68).

شيطان در تمام داستان‌هاي كهن و در تمامي اديان وجود دارد، شيطان آمده است تا انسان خليفه‌الله نباشد. شيطان بسان تاريكي مطلق در مقابل روشنايي و نور رحمت الهي است. هر چند در ابتدا بشر سعي داشت تا از شيطان دوري كند و از شر او در امان باشد اما بشر امروزي در پي فنا شدن در نيروي شيطان است.

*معنويت گمشده بشر در قرن اخير است، علت بازگشت انسان به معنويت چيست؟

هرجا كه سر زدم همه در مرز بودن است كو مرز تازه‌اي كه فراتر ز بودن است .

انسان معاصر، به دنبال گمشده خود در اقليم و مملكت روح است. در فضاي زندگي مدرن همه دستاوردهاي زندگي بشري در اعلي جايگاه خود محقق شده است، دوران مدرنيته، دوران سيطره، كميت است. دوراني است كه در فضا و موقعيت بشري، فقدان امكانات و دستاوردهاي علمي بر بشر تحميل نمي‌شود بلكه در فضاي مدرن و موقعيت‌ جاري امروز، نوعي تفرعن را بوجود آورده كه اين تفرعن موجب شده تا به تعبير كتاب مقدس او در برج بابل (در دوران مدرن) سر بر آسمان به‌سايد و در برابر خداوند سركشي كند. سركشي انسان در دوران مدرن و در فضاي زندگي امروز، از جانب ديگري فقدان معنويت را هم به بار آورده است، يعني انسان معاصر، انسان گسسته از آسمان هست اما در عين حال نمي‌تواند به فطرت خود پشت كند. انسان امروز، در فضاي زندگي مدرن، خود را ارضا شده نمي‌بيند، هنوز هم نقاط پنهاني هست كه مدرنيته و پست مدرنيته به آنها پاسخ نداده و هنوز هم فضاهاي تاريكي وجود دارد كه تكنولوژي نتوانسته پاسخ روشني به آنها بدهد. اين اقليم، اقليم گم شده روح است.اگر دوران قرن بيستم را به تعبير نيچه، دوراني بدانيم كه خدا مرده است و در عين حال ديوانه‌ نيچه با شمشير آخته در شهر، فرياد مي‌زند: كه خدا را كشته‌ام.

امروزه، مكاتب نو پديد ديني قرار است انتقام خداوند را بگيرند. اگر دوران قرن بيستم، دوران زير راديكال بردن خدا و كشتن او بود، قرن بيست و يكم، قرن انتقام الهي است، اين انتقام الهي، در فضاي اديان كلاسيك وجود ندارد، خداوند در اين اديان رحمت خود را يك‌سره بر زندگي انسان گسترانيده و اين رحمت تداوم داشته و خواهد داشت.

مكاتب نوپديد ديني، كه به دنبال معنويتي فراتر از معنويت اديان كلاسيك هستند، معنويتي را دنبال مي‌كنند، كه آموزه‌هاي فقهي ندارد، شريعتي به معناي اخص ندارد، دستاوردهاي خاص حرام و حلال و بايد و نبايد ندارد، با اين تفاسير پيروان اين مكاتب مي‌گويند، عصر انتقام الهي فرا رسيده و آن خداوندي را كه شما در گذشته كشتيد امروز در قرن بيست و يكم مي‌خواهد انتقام بگيرد. در نتيجه مكاتب نوپديد ديني بوجود مي‌آيند.

مكاتب نوپديد ديني از معنويت مي‌گويند، اما معنويت آنها، ملغمه‌اي‌ست از راست و دروغ ، بين عالم فيزيك و متافيزيك است و سعي مي‌كند بين اين دو ارتباط برقرار كند. در اين بين معنويت نقش پل ارتباطي را ايفا مي‌كند.

* انسان، به فطرت خود وابسته است و در پي تمناي اين فطرت به معنويت‌هاي نوگرا گرايش مي‌يابد، اين معنويت‌ها به دنبال چه هستند؟ چه چيزي را مي‌پرستند و چه آيين‌‌هايي دارند؟

مباحثي چون دين‌هاي نوظهور، فرقه‌هاي جديد و مكاتب نوپديد ديني، اولين‌بار در علوم اجتماعي پس از جنگ‌ جهاني دوم مطرح شدند. اين اديان سعي مي‌كردند به برخي پرسش‌هاي غايي بشر و پرسش‌هاي وجودشناسي انسان پاسخ دهند.
از كجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود ، به كجا مي‌روم، آخر ننمايي وطنم
به پرسش‌هاي اين شعر در اديان الهي پاسخ‌هاي روشني داده شده است، اما برخي از زمينه‌ها باعث شد كه برخي از اديان كلاسيك به پس‌زمينه زندگي انسان مدرن رانده شوند و توانايي پاسخ‌ دادن به سؤالات امروزي بشر را نداشته باشند. زمينه را براي مكاتب نوپديد ديني فراهم كرد تا به پرسش‌هاي غايي انسان پاسخ دهند. پرسش‌هايي كه مي‌كوشيد، خدا را در درون انسان‌ها حاضر كند و در پاسخ‌هاي خود تلاش مي‌كرد، فضاي زندگي بشر امروز را به نوعي آرامش زودگذر ارتباط دهد.

مكاتب نوپديد ديني در پي پاسخ‌هاي غايي انسان بوده و هستند، اما اين پاسخ با مسير اديان الهي و يا اديان كلاسيك يكي نبود ، بلكه راه‌ متفاوتي را در پيش‌ گرفتند. اديان كلاسيك به واسطه برخي مسائل نتوانستند خود را به‌روز كنند و يا به‌روز شدن‌شان با مسائل زندگي امروز هماهنگ نشد و انسان امروزي نتوانست، به سادگي از يهوديت، مسيحيت، بودايسم و.... برداشت‌‌هاي دوران مدرن خود را استيفاد كند، يك نقبي به عالم معنا زد، اما با روشي جديد كه در مكاتب نوپديد ديني وجود داشت. مكاتب نوپديد ديني پاسخ وجود شناسانه به پرسش‌هاي بشري مي‌دهد، اما به اين پرسش‌ها در اديان كلاسيك پرداخته نشده است.
هرچه پيش مي‌رويم،اديان نوظهور، حضورشان را در زندگي امروز، بيشتر تحميل مي‌كنند؛ اولاً به دليل اينكه شريعت خاصي ندارند، ثانياً بخش خاصي از جامعه را هدف قرار نمي‌دهند و ادعاي جهاني دارند. ثالثاً آيين‌ها و آموزه‌هايشان بسيار ساده و با زبان امروزي و در دسترس است، رابعاً مدعي‌اند، راهي كه پيامبران كلاسيك نتوانستند فراهم كنند، در دوران مدرن با پيامبران جديد پيش‌روي انسان قرار دارد.

در دايره‌‌المعارف اديان جديد كه به تازگي در انگلستان منتشر شده، بيش از 2500 دين و مرام جديد كه هر كدام متدينين و مؤمنين خاص خود را دارند شناسايي شده است.برخي از اين اديان و مكاتب بسيار فعال هستند مانند ، «كليساي شيطان»، «شاهدان يهووه»، «كليساي علم‌شناسي»، «فرزندان خداوند»، «اكنكار» (دين‌نور و صورت)، «مورمون‌ها» و «جامعه بين‌المللي وجدان كريشنا»، كه فضاي عيني و تبليغات رسمي را در سطح جهان دارند.
برخي ديگر هم مانند، زيرمجموعه ذن و بوديسم، كه در ايران تحت عنوان اوشو تبليغ مي‌شوند وجود دارند.دسته دگيري از اين اديان هم بيشتر مجازي‌اند و در اينترنت فعاليت مي‌كنند و در فضاهاي عيني حضور ندارند.

* شيطان‌پرستي، به عنوان يكي از اين مكاتب نوپديد ديني است كه بحث اصلي اين گفت‌وگو نيز مي‌باشد.شيطان كيست و يا چيست؟ از انسان چه مي‌خواهد؟ انسان از پرستش شيطان چه هدفي را دنبال مي‌كند؟

هر ساعت از نو، قبله‌اي با بت‌پرستي مي‌رسد توحيد بر ما عرضه كن تا بشكنيم اصنام را
در طول تاريخ بشريت، شيطان يك مفهوم و نماد وسوسه‌ انساني‌ست، كسي و يا چيزي است كه در فضاي زندگي بشر، او را به سوي دوزخ، افول، زندگي همراه با نكبت فرا مي‌خواند.
شيطان، در برابر قوانين الهي مي‌ايستد، قوانين جامعه را به سخره مي‌گيرد، نوعي زندگي سرشار از نفرت، تهي وارگي و همراه با نوعي خشم و نسبت به اخلاقيات را به همراه دارد.

شيطان در ادبيات عرفاني ما، شخصيتي است كه مظهر وسوسه‌هاي عميق انساني است. در ادبيات اديان، جايگاه و پايگاه او ضد مسيح است و در مرتبه بالاتر ضد خداوند است. اما در هستي، به معنويات و اخلاقيات معنا مي‌دهد، البته اين معنا دادن به معني داوري نيست.

اگر شيطان نبود كه انسان را وسوسه كند، اگر فضاي زندگي انسان يك‌سره در بهشت بود و هبوطي رخ نمي‌داد، معناي زندگي براي بشر دست‌نيافتني نبود، اگر امكان وسوسه نبود، سره از ناسره تشخيص داده نمي شد، در اكثر اديان كلاسيك، شيطان كسي است كه در هستي جايگاهي دارد، اين جايگاه هم به واسطه، وسوسه انسان است. بر اساس عرفان اسلامي با كشتي گرفتن با او، موحدين از غير موحدين تشخيص داده مي‌شوند. شيطان نقش يك وسوسه‌گر را دارد. جايگاه شيطان، از هستي و زندگي انسان قابل حذف نيست، نقش شيطان در هستي يك‌سره منفي است، اما براي توحيد و براي رستگاري، جايگاه شيطان، قابل توجه است. با وجود شيطان است كه مي‌توان به معناي فضليت و رذيلت پي برد. امكان اختيار و زندگي اخلاقي در مقابل زندگي غير اخلاقي با شأن و جايگاه منفي اما حقيقي شيطان قابل بررسي است.

*راز پرستش شيطان چيست؟

قدرتي كه بشر امروز با شيطان‌پرستي به دنبال آن است با اقتدار معنوي تفاوت دارد، قدرت شيطان‌پرستي، قدرت زودگذري است كه در فضاهاي مختلف نمي‌تواند خودش را در بالاترين جايگاه قرار دهد اما اقتدار معنوي به واسطه پشتوانه و جايگاهي كه نسبت به خداوند عالم و نسبت به وحي الهي دارد، هميشه در بالاترين موقعيت مي‌ايستد.

نور خداوند هميشه - حتي اگر مشركان نخواهند- انتشار مي‌يابد. رسولان الهي آمده‌اند تا نور و شفقت الهي را گسترش بدهند. علت اينكه چرا انسان‌ها در دوران مدرن دنباله‌رو شيطان مي‌شوند و شيطان پرستي را ملجا خود قرار مي‌دهند،دلايل مختلفي دارد، بخشي از آن تحليل رواني دارد و بخش ديگري نيز تحليل ديني و جامعه شناختي است. انسان‌هايي كه از درون، افسار گسيخته هستند و به آرامش دروني و آسايش بيروني دست نيافته‌اند به دنبال ملجا و جايگاهي براي جبران افسار گسيختگي شان هستند، شيطان پرستي بهترين ملجا و پناه براي اين افراد است.

در شيطان پرستي همه چيز مجاز است، در اين آيين سياه، هر نوع لباس و پوشاك و هر نوع خوراكي مجاز است و هر نوع رفتار و ادبياتي بدون محدوديت و بدون هيچ ساختار مشخصي آزاد است.

انسان افسار گسيخته‌اي كه از محدوديت فراري است و مسئوليت اعمال خود را به هيچ عنوان نمي‌پذيرد، بهترين ملجا و پناهش شيطان پرستي است. شيطاني كه از عالم تاريكي و عمق بدي و پلشتي، ندا مي‌دهد كه آزادي مطلق و هر آنچه كه مي خواهيد نزد من است. به سوي من بياييد بدون هيچ محدوديتي. شيطان با شيپور انكار خودش بسياري از انسانهاي برون جسته از فضاي وحداني را به سمت خود مي‌كشد و موجب مي‌شود تا شاخه‌اي در دين پژوهي تحت عنوان «شيطان‌پرستي» بوجود بيايد يا به بيان دقيق‌تر كليساي شيطان شكل بگيرد. هر چند در نگاه ديني، شيطان ناديده انگاشته مي‌شود.

در نگاه جامعه شناختي، پيروان شيطان افرادي هستند كه ادعاهاي خاصي دارند و تصور مي‌كنند، راه نجات را يافته‌اند و مي‌خواهند آن را به بشر ارائه دهند.

* شيطان پرستي، داراي دسته‌بندي‌هايي هم هست؟

براي اين آيين دروغين ، دسته‌بندي‌هايي وجود دارد، كه اغلب به دو دسته شيطان پرستان فلسفي و ديني تقسيم مي‌شوند.

شيطان پرستي فلسفي، مبادي زندگي وحداني و عدالت الهي را در كائنات زير سوال مي‌برد، خداوند را به عنوان قدرت وجود كائنات مي‌پذيرد،اما علم و حيات و قدرت مطلق خداوند و آخرت را نمي‌پذيرد. به طور استعاري مي‌توان گفت كه دستان خداوند را فرو مي‌بندد. اين نوع از شيطان‌پرستي سعي مي‌كند كه حضور خداوند را در زندگي انسان كم كند.

در شيطان پرستي ديني، خدا به محاق مي‌رود و شيطان در جايگاه خدا مي‌نشيند. نمادهاي تخيلي-وهمي همراه با بت پرستي جديد كه در قالب‌هاي پوشاك، رفتار، ادبيات و نوع خاصي از آرايش است. مطلقا نمي‌توان اذعان كرد كه شيطان پرستان به معناي فلسفي شيطان پرستي رسيده‌اند، اما نمي‌توان انكار كرد كه اين افرادممكن است به شيطان پرستي ديني هم برسند. برخي افراد هم بواسطه متفاوت بودن شيطان پرستي را مي‌پذيرند.

به هر حال نقطه آغاز گرايش به شيطان متفاوت است. خطر و پليدي شيطان پرستي ديني به مراتب شديدتر و جدي‌تر از شيطان‌پرستي فلسفي است. شيطان پرستي ديني، بر زندگي و روان فرد تاثيراتي را مي‌گذارد كه باعث اغتشاشاتي در اجتماع و از بين رفتن نهاد خانواده، نابودي امنيت فردي و در نهايت به مسائلي چون خودكشي و استفاده از مواد مخدر و داروهاي روان‌گردان ختم مي‌شود.

* اديان مختلف آيين‌ها، مناسك، مراسم خود را دارند، آيين‌ و مناسك شيطان پرستي چيست؟ و پيروان شيطان در مناسك خود چه اعمالي را انجام مي‌دهند؟

براي آشنايي بهتر لازم است نگاهي به كليساي شيطان بيندازيم. كليساي شيطان در سال 1966 در شيكاگو توسط «آنتوان لوي» بنيان گذاشته شد. لوي در 30 آوريل همين سال خود را «اسقف اعظم كليساي شيطان» مي‌نامد و لقب پاپ سياه را براي خود برمي‌گزيند. در كليسا قرار مي‌گيرد اما اعمال غير متعارفي را انجام مي‌دهد. اعمالي چون استفاده و نوشيدن خون، غسل تعميد با خون و استفاده از اجساد مردار حيوانات جزيي از شعائر آنها به شمار مي‌رود. به بيان دقيق‌تر؛ زناي با محارم، تجاوز و سوء استفاده جنسي كودكان در انظار عمومي، عريان شدن در ميان جمع همراه با رقص آتش، همراهي با موسيقي دهشتناك و مدرن و استفاده از نمادهايي كه گاهي صهيونيستي است، بخش ديگري از شعائر شيطان پرستان است. استفاده از مشروبات الكلي، مواد مخدر و موادي كه در زندگي مورد توجه نيستند و اكثرا ناپاك به شمار مي‌روند در شيطان‌پرستي مباح است. در واقع در اين آيين ناپاكي جايگزين پاكي مي‌شود. در اين آيين هيچ‌گونه، حريم و يا خط قرمزي وجود ندارد. مسئوليت‌پذيري انسان ناديده گرفته مي‌شود، همه چيز در زمان حال وجود دارد. مردان زن پرست، دختران تن پرست، چشمان هرزه بين، گام‌هاي هرزه پو.

* لباس، آرايش و مد ، يكي از ابزارهاي شيطان پرستي است، متأسفانه اين روزها در خيابان‌هاي شهرمان شاهد جواناني هستيم كه ظاهر و پوشش‌شان بيانگر شيطان پرستي است، درباره لباس و آرايش شيطان پرستان توضيح بيشتري دهيد؟

مدگرايي، سطحي‌ترين زاويه برخورد ما با شيطان پرستي است. اولين فصل متمايز شيطان پرستي نوع لباس، پوشاك و ادبيات است. استفاده از نمادهايي كه در آن عدد شش به كار رفته ، صليب شكسته معكوس، مثلثي كه در درون آن عكس يك بز وحشي در داخل يك دايره قرار گرفته، ستاره پنج پر كه نماد اصلي صهيونيستي‌هاست ، استفاده فراوان و شديد از رنگ قرمز و سياه در آرايش‌ها، آرايش موي سر به شكلي كه هيچ گونه نظمي در آن نباشد به رنگ‌هاي سياه، قرمز و نارنجي، كوتاه‌كردن موهاي سر به شكل‌هاي عجيب و به نحوي خاص، نزديك شدن به نمادهاي فاشيستي و هيتلري در فضاي جديد امروزي، پوشيدن لباس‌هاي كاملا غيرمتعارفي كه هم بدن را نشان مي‌دهد و هم نشان نمي‌دهد. اينها بخشي از اقدامات شيطان پرستان در مدگرايي است.

* با اين تفاسير جوانان بايد آگاهانه لباس بپوشند، اما اين آگاهي به طور صحيح و اصولي به جوانان ارائه نشده است؟

شيطان پرستي به معناي ديني و حتي فلسفي آن در كشورمان، طرفداران بسيار اندك و ناچيزي دارد. اما به لحاظ نمادها، در سطح شهرها، نمادها و پوشش‌هاي شيطاني مشاهده مي‌شود.
در گفت وگوهايي كه با جوانان با پوشش‌ها و تيپ‌هاي شيطاني داشته‌ام همگي اقرار كرده‌اند هدفشان از اين نوع پوشش فقط متفاوت و متمايز بودن از ديگران است. اصلا از موضوعي به نام شيطان‌پرستي اطلاعي ندارند، با اين تفاسير آنان شيطان‌پرست نيستند. مد هميشه معناي منفي ندارد و در صورتي كه به سنت‌ها، باورها، تاريخ و هويت‌مان بازگردد، مثبت مي‌شود. مد اگر به صورت غذايي نيم خورده از غرب به ما برسد، موجب مي‌شود تا آن غذاي نيم خورده را نشخوار كنيم.

* آيا آماري در زمينه شيطان‌پرستي و جايگاه و تعداد آنان در كشور وجود دارد؟

آمارهاي رسمي و غيررسمي كه در اين زمينه در دسترس پژوهشگران وجود دارد، نمايانگر اين است كه در كشور، مجالس و مهماني‌هايي به نام شيطان و شيطان‌پرستي برگزار مي شود. در اين مهماني‌ها بيشتر، موسيقي‌هاي راك، هوي متال و موسيقي هايي كه خشونت در آن مجاز مي باشد به همراه رقص‌هاي آتش، استفاده از مشروبات الكلي، مواد مخدر صنعتي و روانگردان نمايان است.

اگر دستاوردهاي عميق عرفان اسلامي به جوانان معرفي شود و پوچي و تهي وارگي شيطان پرستي را نمايان كنيم، شاهد ريزش پيروان هر چند ناچيز شيطان پرستي خواهيم بود.
هدف اصلي شيطان پرستي، پوچ جلوه دادن زندگي بشري و ناديده انگاشتن معنويت و به محاق بردن پروردگار عالم ، معلق نگه داشتن جوان ايراني بين زمين و آسمان و معلق ميان دين و خانواده، معلق بين اسلام و ايران، معلق بين حقيقت و مجاز است تا به پوچي برسد. اكثر افرادي كه پيرو شيطان پرستي هستند در نهايت به پوچي رسيده و خودكشي مي‌كنند.

* آمار قطعي و يا به صورت درصدي وجود ندارد؟
البته، آمارهاي دقيقي در برخي زمينه‌ها وجود دارد. اما شيطان‌پرستي آن‌گونه در انگلستان،‌آمريكا و كشورهاي غربي وجود دارد به هيچ‌وجه و با آن شدت و گستردگي در ايران وجود ندارد. شيطان‌پرستي در ايران در سطح نمايش و نمادها جلوه‌گري مي‌كند. تعداد افرادي كه به معناي خاص شيطان‌پرست باشند بسيار ناچيز و انگشت‌شمار است.

* علت اصلي گسترش خودكشي ميان شيطان پرستان چيست؟

شيطان پرستي به انسان مي آموزد كه بايد روح خود را با خودكشي به شيطان هبه كرد. با گذشتن از مهمترين هديه خداوند كه همان جان انسان است بايد روح خود را در اختيار شيطان قرار دهي. بايد تنها فرصت زندگي ات را به شيطان بفروشي با ناديده گرفتن عدالت الهي و افق اميد به آينده زندگي كه پيشروي يك جوان وجود دارد.
* شيطان پرستان در چه حوزه‌ها و عرصه‌هايي به فعاليت مي‌پردازند؟
سينما، يكي از مهمترين حوزه‌هاي فعاليت شيطان پرستان است. از موسيقي براي ترويج و تبليغ نهايت استفاده را مي برند. ورزش هم از حوزه‌هايي كه شيطان پرستان در آن فعاليت دارند البته به صورت پنهان اقدام مي‌كنند، برخي از ورزشكاران مطرح در غرب پيرو شيطان پرستي هستند و عده‌اي ديگر از اين ورزشكاران خود را در حيطه اي كه منجر به شيطان پرستي است قرار مي‌دهند.

شاخه‌هايي از شيطان پرستي و حتي برخي مكاتب نوپديد ديني با صهيونيسم در ارتباط هستند به لحاظ مالي از صهيونيستها كمك مي‌گيرند البته نمي‌توان همه مكاتب نوپديد ديني را به صهيونيسم ارتباط داد. نگاهي كه همه چيز را در اين عرصه توطئه‌آميز ببيند پژوهشگرانه و علمي نيست.مداركي وجود دارد گواهي مي‌دهند كه صهيونيستها در كمك و مساعدت به شيطان پرستي و ديگر فرقه‌هاي نوظهور، از هيچ كوششي دريغ نمي‌كنند. عرفان يهودي كه تحت عنوان قباله يا اصطلاح انگليسي آن «كابالا» است، زمينه‌هاي، مكاتب نوپديد ديني و از جمله شيطان‌پرستي را فراهم مي‌كند. عرفان عدد، عرفان نماد، عرفان قدرت پيدا كردن در هستي، عرفان تصرف در كائنات در معناي منفي خودش، از جمله مواردي است كه بشر گسسته از عالم معنا به دنبال آن است. بشر گسسته از خدا، به دنبال نوعي اقتدار مجازي است كه البته هيچ‌گاه به آن دست نخواهد يافت، به دليل اينكه تنها وهم و سرابي از اين اقتدار را تجربه كرده است.

البته فراماسونري، شيطان‌پرستي نيست. فراماسونري دسيسه‌ وسيع سياسي و اجتماعي است، براي به انحراف كشاندن نخبگان يك جامعه است. هر چند بخشي از اقدامات فراماسون‌ها مي‌تواند شيطان‌پرستي و يا استفاده از نمادهاي شيطاني و يا مجاز شمردن برخي از اعمال شيطان‌پرستان باشد. صهيونيسم، در پي‌رخنه در اديان كلاسيك است، صهيونيسم، خود يك مكتب نوپديد ديني است و موقعيتي مجازي و خود ساخته دارد و از مكاتب وهمي است. هرجا كه نداي تفرعن و نداي تاريكي و رذالت به ميان مي‌آيد، در پس‌پرده و نقاب، صهيونيسم مخفي شده است. ثروت، رسانه‌ها و موقعيت خاص رسانه‌اي ابزار هاي اصلي صهيونيست‌هاست. دستاوردهاي خاصي كه از همكاري و همراهي رسانه و صهيونيسم، در قالب فيلم ، موسيقي، كتاب، مجلات و عكس بدست مي‌آيد و بهره‌ي كه حاصل مي‌شود ، همگي حكايت از پشتيباني صهونيست‌ها در اين عرصه دارد. صهيونيست‌ها غير حقيقي هستند و هرجا كه غيرحقيقتي وجود دارد، خودشان را با آن همراه كنند. صهيونيسم يك انحراف ديني است.

*در شيطان‌پرستي، با عناويني چون كليساي شيطان، انجيل سياه و... كه برگرفته از مسيحيت است برمي‌خوريم، علت چيست؟

اناجيل اربعه، تنها دستاورد جدي و قابل پذيرش در عالم مسيحيت هستند. انجيل هفتاد سال پس از مصلوب شدن عيسي، نوشته شده است. يك فاصله تاريخي بين عيسي (ص) و انجيل وجود دارد. در كنار انجيل‌هاي قانوني، شاهد انجيل‌هاي غيرقانوني و غير رسمي (اپوكريفا) هم هستيم. اين انجيل‌ها كه تعداد فراواني هم دارند، در ميان «مورمون‌ها»، «متديست‌ها» و حتي در فضاهاي غير رسمي پروتستان‌ها هم وجود دارد، مي‌توان يك كتاب جديد به نام انجيل شيطان (bible of satan) هم وجود داشته باشد. حوزه اناجيل اين فرصت را فراهم مي‌كند تا هركسي بتواند به نام انجيل و عيسي سخني بگويد و از حقيقت ندايي در بياورد!

اسلام تنها ديني است، كه پيامبر بر سر متن دين ايستاده و از ابتدا و تا انتها به واسطه‌اي اين كه متون كاملاً الهي هستند، نظارت كرده و نوشته شده است. به همين دليل است كه در اسلام كمترين جنبش‌ها و مكاتب‌ ديني را شاهد هستيم. معدود مكاتبي هم كه وجود دارند ناشي از فعاليت و خواست استعمار است. بهايي‌ها و وهابيون، با حمايت و پشتيباني آمريكا، انگليس و صهيونيست‌ها بوجود آمده‌اند. بيشترين مكاتب نوپديد ديني در آيين مسيحيت بوجود آمده است.
*علت پيدايش اين همه مكاتب نوپديد از آيين مسيحيت چيست؟

حضرت مسيح، غير از چند مورد معدود، هيچ‌گاه خود را پيامبر معرفي نكرده، ثانياً انجيل‌ها پس از مصلوب شدنش نگاشته شده‌اند، ثالثاً تشتت در كليساهاي مسيحي و تلاش برخي براي اينكه با زبان خود و فهم خود، با مسيح همراهي كنند، مزيد بر علت شد تا اين آتش افروخته‌تر شود. امروزه كليساهاي فراواني وجود دارند كه هيچ‌كدام ديگري را به رسميت نمي‌شناسند. در چنين فضايي تشتت و مسمومي، امكان روييدن قارچ‌هاي سمي هم وجود دارد.

*وضعيت شيطان‌پرستي در جوامع اسلامي را چگونه مي‌بينيد؟

در كشورهاي عربي، به دليل نگرش سنت و يا همان سني بودن، در نسل‌هاي گذشته، شيطان پرستي جايگاهي نداشته است، در نسل‌هاي جديد، مگر به واسطه ماهواره، اينترنت و ديگر وسايل ارتباط جمعي،شايد تا حدي ورود پيدا كرده باشد، شيطان‌پرستي در كشورهاي عربي جايگاه مستحكمي ندارد.


* براي جلوگيري از گسترش شيطاني پرستي و ديگر مكاتب نو پديد و عرفاني‌هاي دروغين چه بايد كرد؟
دفاع عارفانه از دين، بهترين و مهمترين عامل است. پرداختن به پرسش‌هاي جديد جوانان بدون هيچ محدوديت و هيچ انگ و برچسب تخريب‌كننده‌اي ، پذيرفتن اين نكته كه دين در همه زمان‌ها و مكان‌ها و در ميان همه اقشار مي‌تواند حرف نو و جديدي براي گفتن داشته باشد، بايد هنر استخراج اين يافته‌هاي نو را داشته باشيم. و از همه مهمتر آشنايي عالمان و حاكمان ديني، با مكاتب نوپديد و انحرافات آنهاست. همراهي بيشتر با جوانان و شفقت بيشتر با طيف جوان كه مملو از انرژي، زندگي و در عين حال متفاوت بودن است.البته بايد حساسيت بيشتري را نسبت به موضوعات و مسائل اعتقادي و عرفاني جامعه و جوانانمان داشته باشيم.

[ چهار شنبه 16 مرداد 1392 ] [ 18:1 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

مولای من! ای کاش آن اوایل که زبان گشودم، نزدیکانم مرا به گفتن یا مهدی وا می‌داشتند. ای کاش مهد کودکم، مهد، آشنایی با تو بود. کاشکی در کلاس اول دبستان، آموزگارم الفبای عشق تو را برایم هجی می‌کرد و نام زیبای تو را سر مشق دفترچة تکلیفم قرار می‌داد. آقای من! از کجا آغاز کنم؟ از خود بگویم یا از دیگران؟ از نسل‌های گذشته بگویم یا از نسل امروز؟ از دوستان شکوه کنم یا از دشمنان؟ از آنانی بگویم که خاطر شریف تو را می‌آزارند؟ از آنها که دستان پدرانه و مهربانت را خون ریز معرفی می‌‌کنند؟ از آنها که چنان برق شمشیرت را به رخ می‌کشند که حتی دوستانت را از ظهورت می‌ترسانند؟ می‌خواهم به سوی تو برگردم. یقین دارم برگذشته‌های پر از غفلتم، کریمانه چشم می‌پوشی؛ می‌دانم توبه‌ام را قبول می‌کنی و با آغوش باز مرا می‌پذیری. من از تو گریزان بودم؛ اما تو هم چون پدری مهربان، دورادور مرا زیر نظر داشتی… العفو… العفو…. . (برگرفته از کتاب آشتی با امام عصر «هراتی»).

در این زمانه کسی بی قرار مولا نیست
انیس خاطر مجنون،خیال لیلانیست
چقدر حیدر دوران ما غریبی تو
میان خانۀ ما هم برای تو جا نیست

اگرنیامده ای تا به حال حق داری
برای آمدن تو دلی مهیا نیست
ز بس که دغدغۀنان و آب بسیار است
دگرکسی ز دل و جان به یاد آقا نیست
گذشت جمعه بهجمعه نیامدی تو ولی
مگر که مانده به راه تو چشم زهرا نیست

[ پنج شنبه 10 مرداد 1392 ] [ 16:14 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

سول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم: 

« لو لم يبق من الدهر الا يوم لبعث الله تعالى رجلا من اهل‏بيتى يملوها عدلا كما ملئت جورا » 

اگر از دنيا جز يك روز باقى نماند خداوند از خاندان من مردى‏را برانگيزد كه آن را پر از عدل و داد

 كند همچنان كه پر ازجور و ستم شده باشد . 

امام على عليه السلام: 

« انتظروا الفرج و لا تياسوا من روح الله فان احب الاعمال‏الى الله عز و جل انتظار الفرج » 

ظهور فرج [ قائم آل محمدص ] را منتظر باشيد و از رحمت‏خداوندنااميد نباشيد ، كه

محبوبترين اعمال نزد خداوند انتظار فرج‏است . 


امام حسين عليه السلام: 

« اما ان الصابر فى غيبته على الاذى و التكذيب بمنزله‏المجاهد بالسيف بين يدى رسول الله (ص) » 

هان صبر كننذگان بر اذيت و آزار و تكذيب دشمنان در زمان غيبت‏قائم آل محمد (عليه السلام) مانند

مجاهدانى هستند كه همراه‏پيامبر با شمشير پيكار مى‏كنند . 

امام سجاد عليه السلام: 

« اذا قام القائم اذهب الله عن كل مومن العاهه و رد اليه‏قوته » زمانى كه قائم آل محمد

 (عليه السلام) قيام كند خداوندرحمان ، مايه فساد را از مومنان برطرف مى‏سازد و توانائى

 واقتدار گرفته شده را به افراد باايمان باز مى‏گرداند . 

امام باقر عليه السلام: 

« القائم منا منصور بالرعب مويد بالنصر . . . و تظهر له‏الكنوز . . . فلا يبقى فى الارض خراب الا عمر » 

قائم ما ( آل محمد )با ترس در دل دشمنان پيروز و با نصرت (حق) تاييد شود ... 

گنجها براى او نمايان گردد . . . و ( آن زمان ) در زمين هيچ‏جاى خرابى نماند جز آن كه آن را آباد گرداند. 

امام باقر عليه السلام: 

« اذا قام القائم جات المزامله و ياتى الرجل الى كيس اخيه‏فياخذ حاجته لا يمنعه » 

به هنگام ظهور حضرت مهدى (عليه السلام) آنچه هست دوستى وهمكارى و يگانگى است

تا آنجا كه هر كس هر چه نياز دارد از جيب‏ديگرى بر مى‏دارد بدون هيچ ممانعتى . 

امام صادق عليه السلام: 

« من سره ان يكون من اصحاب القائم فلينتظر و ليعمل بالورع‏و محاسن الاخلاق و هو منتظر

 فان مات و قام القائم بعده كان له‏من الاجر مثل اجر من ادركه فجدوا وانتظروا هنيئا لكم ايته

االعصابه المرحومه » 

هر كس كه بودن در شمار ياران قائم ( عج ) او را شادمان سازدبايد به انتظار باشد و بايد با

پرهيزكارى و اخلاق نيكو رفتاركند . پس اگر اجلش فرا رسد و امام قائم(عليه السلام)پس از

درگذشت او قيام كند ، بهره او از پاداش برابر با پاداش كسى‏است كه آن حضرت را درك كرده باشد .

پس بكوشيد و منتظر باشيدگوارا باد شما را اى گروه بخشوده . 

امام صادق عليه السلام: 

« من مات منكم و هو منتظر لهذا الامر كمن هو مع القائم فى‏فسطاطه . . .

لا بل كمن قارع معه بسيفه . . . لا والله الا كمن‏استشهد مع رسول الله (صلى الله عليه و آله ») 

هر كه در انتظار حكومت قائم درگذرد ، همچون كسى است كه دراردوى حضرت قائم(عليه السلام)

 است‏يا حتى همچون كسى است كه باشمشير همراه او مى‏جنگد ، نه به خدا سوگند همچون

 كسى است كه درركاب پيامبر اكرم به شهادت رسيده باشد. 

امام حسن عسكرى عليه السلام: 

« ان ابنى هو القائم من بعدى يجرى فيه سنن الانبياء: 

بالتعمير و الغيبه حتى تقسو قلوب لطول الامد و لا يثبت على‏القول به الا من كتب الله عز و جل

 فى قلبه الايمان و ايده بروح‏منه » 

پس از من فرزندم قائم است و اوست كه مانند پيامبران ، عمرى‏دراز و غيبت‏خواهد داشت در غيبت

طولانى او دلهايى تيره گردد . 

فقط كسانى در اعتقاد به او پاى برجا خواهند ماند كه خداوند عزو جل دل آنان را به فروغ ايمان

 ثابت و آنان را با مدد خويش‏مويد گرداند . 

امام حسن عسكرى عليه السلام: 

« . . . لا ن طاعه آخرنا كطاعه اولنا و المنكر لا خرناكالمنكر لا ولنا اما ان لولدى غيبه يرتاب فيها

 الناس الا من‏عصمه الله عزوجل »

 . . . فرمانبرى از آخرين ما همچون‏فرمانبرى از نخستين ماست و انكار آخرين ما بسان انكار

نخستين‏ماست . هان كه فرزند من غيبتى خواهد داشت كه مردم در آن دچارترديد خواهند

 شد مگر آن كسى كه خداى عز و جل حفظش كند ..

 

 

 

 

 

 

 

[ پنج شنبه 10 مرداد 1392 ] [ 16:1 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

 الهی...

الهی مرده ام من زنده ام کن

فقیرم دولت پاینده ام کن

الهی راه را گم کرده ام من

از این جویندگی یابنده ام کن

الهی سوختم در آتش جهل

رها از آتش سوزنده ام کن

                      

[ سه شنبه 18 تير 1392 ] [ 12:14 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

آقا جان یابن الحسن، این روزها در این حیرتکده وانفسا (دنیا) حفظ ایمان و اعتقادات و ارزش ها خیلی مشکل شده ، طوری که خیلی وقت ها می بینم که در مقابل خیلی چیز ها کم آوردم و.....

 

اقا جان ، خیلی دلم می خواست که چشمان نا لایقم به جمال تو منور بشه اما می دانم که نمی شود مگر اینکه شما منو ببخشی...

 

آخه چشمی که به گناه آلوده شده و خواسته های نفس لبیک گفته، به چیز های که نفس از او خواسته نگاه کرده کجا لیاقت داره که رخ رضای شما رو ببینه.

 

آخه زبانی که به انواع گناه آلوده شده و از فرط گناه لال شده،کجا لیاقت دارد که با تویمهربان هم کلام شود .

 

اخه گوش هایی که هر روز با گناه دم ساز شده ودیگر حرام و حلال نمی داند کجا لیاقت دارد....

 

آقا جان من نو مسافری هستم که قصد سفر کرده ام و می خواهم به کاروان عشاق تو بپیوندم ، اما هنوز در بیابان بر هوت و خار و خاشاک گناهان سر گر دانم هنوز نتوانستم از این بیابان خلاص شوم و مسیر جاده را پیدا کنم.

 

آقا جان ! فراز و نشیب ها و گردنه های صعب العبوری توی مسیر دارم می خواهم مرا یاری کنی که غیر از یاد و نام شما به چیز دیگری فکر نمی کنم .

                                                                                              

[ سه شنبه 18 تير 1392 ] [ 12:6 ] [ mohammad javad yaghoubi ]
 

دل نوشته

 

 

 

به نام آن كه انسان را مسافر كاروان انتظار گردانيد

سلام اى گل نرگس، اى كه شيرين ترين انتظار، انتظار تو هست

و بهترين منتظر، منتظر توبودن است مى توانم در يك كلمه پر معنا بگويم

گر عشقى هست و عاشقى نام تو معشوق و من عاشق و شيفته توأم

در انتظارت مى مانم و ز خداى بزرگ مى خواهم كه ظهورت را نزديك گرداند

ما محتاج يك نگاه گذراى شما هستيم، آقاجان زودتر ظهور كن و قلب

ما و رهبر مان را شاد گردان ما و رهبرمان در انتظار تو مى مانيم

خدا كند كه بيايى و ما هم يكى از يارانتان باشيم

 

 
[ سه شنبه 18 تير 1392 ] [ 12:3 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

یــاحـسیـــن  

حسین جان ! اگر از تو ننوشتم دلیل بر جسارت و غفلتم مگذار

مولای من  حسین جان! همه کلمات وجملات دربرابر نام مقدست

وشان وقدرومنزلتت بی معنی و هیچ اند .

چیزی نمی نویسم چون، به خودت سوگند نمی توانم بنویسم

جز یک کلمه و آن 

یــاحسیــن 

[ سه شنبه 18 تير 1392 ] [ 11:58 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

 «گزيده اي از پندها و جملات قصار»

 

نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که آدمی پای برشرافت خود گذارد.حضرت علی (ع)

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 

 

سه جمله براي موفقيت:ا  دانستن بيش از ديگران  - كار كردن بيش از ديگران  -  انتظار كمتر از ديگران ......... ويليام شكسپير

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 


اگر طلب دشمن هستی خود را از دوستانت برتر بدان
ولی اگر دوست می‌خواهی بگذار دوستانت خود را از تو برتر بدانند . . .
(دیل کارنگی)

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 

 

وقتي برنده ميشوي، نيازي به توضيح نداري! ....  وقتي مي بازي نبايد آنجا باشي كه توضيح دهي!ا......... آدولف هيتلر

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 

 

هيچگاه در دنيا خود را با ديگران مقايسه نكن! كه اگر چنين كني به خود توهين كرده اي!

آلن سترايك

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 

 

برنده شدن هميشه به اين معني نيست كه اولين باشي، بلكه بدين معني است كه بهتر از قبل عمل كرده باشي! ......... بوني بلير

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 

 

من نخواهم گفت كه هزار بار اشتباه كرده ام! بلكه خواهم گفت: هزار راه پيدا كرده ام كه نتيجه نادرست خواهد داد! ........... توماس اديسون

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 

 

قبول كنيد كه هركسي خطرناك است و قبول كنيد كه هيچكس خيلي خطرناك! نيست! ............ آبراهام لينكلن

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 

 

اگر كسي بگويد كه هرگز در زندگيش استباه نكرده است بدين معني است كه هرگز سعي نكرده است چيز چديدي را آزمايش كند! ........ آلبرت انشتاين

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 


تردیدها به ماخیانت می کنند تا به آنچه لیاقتش را داریم نرسیم . . .
(شکسپیر)

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 

 

چهار چيز را هيچگاه نشكنيد: اعتماد، قول، رابطه و قلب! زيرا اينها وقتي مي شكنند، صدايي ندارند ولي درد زيادي دارند! ........ چارلز

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 

 

اگر بخواهيد دائم درمورد انسانها قضاوت كنيد، هرگز فرصت دوست داشتن آنها را نخواهيد داشت! .......... مادر ترسا

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 

 

در روزگاری که لبخند آدمها بخاطر شکست توست ، برخیز تا بگریند آدمها ( کوروش کبیر )

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 

 

شاید چشم‌های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک‌های‌مان شسته شوند،
تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفاف‌تری ببینیم.  الکس تان

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 

 

هیچ می دانی فرصتی که از آن بهره نمی گیری ،آرزوی دیگران است.(جک لندن)

 

 

********پند ها و جملات قصار*********

 

آدم فقیر حق بی شعور بودن و احمق بودن را ندارد . لاروشفوکولد "

[ یک شنبه 16 تير 1392 ] [ 14:1 ] [ mohammad javad yaghoubi ]

 

[ یک شنبه 16 تير 1392 ] [ 13:58 ] [ mohammad javad yaghoubi ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.امید وارم لحظات خوشی را در این وبلاگ بگذرانید.برای شادی روح شهدا وامام راحب وسلامتی امام زمان (عج) صلوات.
آرشيو مطالب
آمار وب
امکانات وب

محل قرار گرفتن کد هاي اضافي

 براي امکانات وب

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 6
بازدید کل : 14384
تعداد مطالب : 22
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



پخش زنده حرممهدویت امام زمان (عج)
☼ ساخت کد صوتی مهدوی برای وبلاگ ☼